برند رهبری، هویت و متمایز بودن شما را به عنوان یک رهبر نشان میدهد. اگر برای مقامی که در سازمان دارید برند رهبری درستی را انتخاب نکرده باشید، کاری که انجام میدهید آنطور که باید اثرگذار نخواهد بود و نمیتوانید به درستی ارزش خود را منتقل کنید. برند رهبری موثر، تمام تواناییها و قدرت شما در رهبری را به همکارانتان نمایان میکند و به شما این امکان را میدهد که بیشترین ارزش را خلق کنید. علاوه بر این، داشتن یک برند رهبری شما را روی کارتان متمرکز میکند. وقتی بدانید چه نقاط قوت و تواناییهای برای رهبری کردن دارید، راحتتر میتوانید مسئولیتها و پروژههایی را رها کنید که با برند رهبری شما تطابق ندارد و در عوض روی فعالیتهایی تمرکز کنید که با برند رهبری شما همسو هستند. در ادامه همراه باشید تا ۵ گام برای ایجاد برند رهبری در سازمان را به شما معرفی کنیم.
۵ گام برای ایجاد برند رهبری
یک برند رهبری در صورتی قابل تحقق و اجرا است که بتواند با انتظارات مختلفی که در حین کار به وجود میآید سازگار باشد و آنها را به درستی پاسخ دهد. مدیرانی که خودآگاهی دارند و یک برند رهبری برای خود ایجاد کردهاند، احتمال موفقیت بیشتری خواهند داشت و از مسیر شغلی خود لذت بیشتری میبرند. بنابراین اگر شما هم به دنبال ایجاد یک برند رهبری هستید، باید مراحل زیر را طی کنید:
- تا سال آینده میخواهید به چه نتایجی برسید؟
اولین سوالی که باید از خود بپرسید این است که در ۱۲ ماه آینده میخواهید به چه نتایجی دست پیدا کنید؟ برای پاسخ به این سوال به علایق و اولویتهای چهار گروه زیر در سازمان توجه کنید:
- مشتریان
- سرمایهگذاران
- کارمندان
- سازمان
زمانی با خانمی بسیار با استعداد و پرتلاش به نام تریشیا کار میکردم. او در سازمان خود در نقشهای متعددی از جمله مامور رسیدگی به حسابها، مهندس فرایند و مدیر خدمات مشتریان خدمت کرده و در هر کدام عملکردی موفق از خود نشان داده بود. به واسطه همین موفقیتش توانسته بود ترفیع بگیرد و مدیر کل سازمان شود. زمانی که او برای اولین بار در جایگاه مدیریت قرار گرفت، میدانست که باید نسبت به روش رهبری و مدیریت خود سختگیرانه عمل کند تا بتواند موفق شود و از پس انتظارات پیچیدهای که این موقعیت برای او به وجود میآورد، برآید. او میدانست که به یک برند رهبری جدید نیاز دارد و از تیم ما خواست که به او کمک کنیم تا برند رهبری جدیدی را ایجاد کند.
ما به او پیشنهاد دادیم که برای شروع به جای اینکه تواناییها و نقاط قوت خود را در نظر بگیرد، بر انتظارت افرادی تمرکز کند که قرار بود به آنها خدمت کند. برند رهبری رویکردی متمرکز به بیرون است و بر نتیجه کار تمرکز دارد. با اینکه شناخت تواناییها و نقاط قوت خود در ایجاد برند رهبری اهمیت زیادی دارد، اما باید در ابتدای کار انتظارات افراد را در نظر بگیرید.
- میخواهید با کدام تواناییهایتان شناخته شوید؟
تریشیا میدانست که همه افراد، او را با مهارت و پشتکارش میشناسند، ولی او را شخصی گرم و صمیمی نمیدانند. او متوجه شد که این ویژگیها بخشی از برند رهبریاش شده و با جایگاه جدیدی که پیدا کرده بود، زیاد در تضاد نبودند.
بنابراین شش ویژگی اخلاقی را برای خود تعیین کرد. این شش ویژگی مرز بین خصوصیات اخلاقی ذاتیاش و خصوصیاتی بود که برای موقعیت شغلی جدیدش به آنها نیاز داشت. او برای اطمینان، این ویژگیهای اخلاقی را با مدیر، همکاران و بعضی از زیردستانش که به آنها اعتماد داشت، در میان گذاشت و مستقیما از آنها این سوال را پرسید: «آیا این ویژگیها برای یک مدیر کل مناسب است؟» پاسخهای آنها به او کمک کرد تا فهرست ویژگیها خود را اصلاح کند. در نهایت شش ویژگی زیر انتخاب شدند:
- توانایی مشارکت
- ژرفاندیش
- مستقل
- خلاق
- نتیجهگرا
- استراتژیک بودن
- هویت خود را تعریف کنید
قدم بعدی این است که این شش ویژگی اخلاقی را با هم ترکیب کنید و سه عبارت دو کلمهای را بسازید که نشانگر هویت شما باشند. با این کار میتوانید فهرست عمیقتر و پیچیدهتری را به وجود آورید. ایجاد چنین فهرستی باعث میشود با همان ویژگیهای اخلاقی که میخواهید، شناخته شوید و بدانید برای رسیدن به این خصوصیات اخلاقی باید چه کارهایی را انجام دهید. شش مورد از ویژگیهای اخلاقی مورد نظرتان با یکدیگر ترکیب کرده و آنها را بررسی کنید تا بتوانید برند رهبری خود را شکل دهید.
تریشیا شش ویژگی اخلاقی خود را با یکدیگر ترکیب کرد و سه عبارت زیر را به وجود آورد:
- خلاق مستقل
- توانایی مشارکت ژرفاندیش
- نتیجهگرای استراتژیکی
او با کمک همکارانش به این نتیجه رسید که مورد اول و سوم را در خصوصیات اخلاقیاش وجود دارد و فقط باید خصوصیت دوم یعنی «توانایی مشارکت ژرفاندیش» را در خود پرورش دهد. او از نتایجی که به دست آمد رضایت داشت، چرا که هم روش مدیریتی فعلی او را توضیح میداد و هم شیوه مدیریتی آیندهاش را مشخص میکرد.
- برند رهبری خود را در جملهای تعریف کرده و سپس آن را بررسی کنید
در این مرحله باید با توجه به خصوصیاتی که میخواهید با آن شناخته شوید (مراحل 2 و 3) و نتایج دلخواهتان (مرحله 1)، برند رهبری خود را در جملهای تعریف کنید. جمله زیر را بخوانید و جاهای خالی را با کلمات مناسب پر کنید:
«میخواهم با خصوصیات …………….. شناخته شوم تا بتوانم به …………….. برسم.»
جمله تریشیا به این صورت بود: «میخواهم با خصوصیات خلاق مستقل، توانایی مشارکت ژرفاندیش و به عنوان یک نتیجهگرای استراتژیکی شناخته شوم تا بتوانم در کسبوکار خود به نتایج مالی برتر برسم.»
وقتی برند رهبری خود را در یک جمله تعریف کردید، سوالات زیرا را از خود بپرسید و در صورت نیاز آن جمله را ویرایش کنید:
- آیا این برند، هویت و تواناییهای من را به بهترین شکل نمایان میکند؟
- آیا این همان برندی است که برای سازمان من و ذینفعان اصلی، ارزش خلق میکند؟
- استفاده از این برند چه خطراتی را برای من به همراه میآورد؟ آیا میتوانم با این برند کنار بیایم؟
تریشیا پس از این بررسیها، از برند رهبریای که ایجاد کرده بود، رضایت داشت، چرا که برندی مناسب برای او و جایگاه شغلی جدیدش بود و کاملا با تواناییها و نقاط قوت او مطابقت داشت.
- برند هویتی خود را واقعی کنید
برندهایی که عمل به آن کار آسانی نیست، باعث بدبینی میشوند، چرا که قول نتایجی را به شما میدهند که هیچگاه اتفاق نمیافتند. برای اینکه متوجه شوید برند رهبریای که ایجاد کردهاید با فعالیتهای روزانه شما سازگاری دارد، به اطرافیانتان نگاهی بیندازید. آیا دیدی که اطرافیانتان نسبت به شما دارند، همان است که شما میخواهید؟ اگر بگویید که فردی منعطف و خوش برخورد هستید، آیا آنها با این حرف شما موافقاند؟
وقتی تریشیا برند رهبری خود را تعیین کرد، آن را با بقیه افراد در میان گذاشت. نظر آنها درباره اینکه میخواهد مدیر شود را پرسید. تریشیا میگفت که با انجام این تمرینهای مربوط به ایجاد برند رهبری و تلاش منظم و روزانه برای تحقق آن، توانسته روی مهمترین چالشهای نقش جدید خود متمرکز شوند.
در نهایت برند رهبری در ایجاد تمایز و هویت به شما کمک کرده و میتواند شما را برای جایگاه مدیریت آمادهتر کند.