Skip to main content

محدوده اطلاعاتی توسعه سازمانی بسیار وسیع و متنوع بوده و این رشته به‌ دنبال ایجاد تغییرات و بهبود عملکرد سازمانی است. اگر شما مدیریت یک سازمان را بر عهده دارید، دقیقا می‌دانید که چرا می‌گوییم محدوده توسعه سازمانی بسیار وسیع و متنوع است. اگرچه تمرکز اولیه توسعه سازمانی بر تغییر و عملکرد در سازمان است، در سال‌های اخیر محدوده خود را گسترش داده و در حال حاضر مطالعات روابط انسانی، جان تازه‌ای به توسعه سازمانی بخشیده است. در حال حاضر این رشته، موضوعاتی مثل فرهنگ، دانش، مدیریت سازمانی و دیگر موضوعات مرتبط را شامل می‌شود. به همین دلیل رهبران باید توسعه سازمانی و مزایای آن را به خوبی درک کنند تا بتوانند از این رشته به درستی در سازمان خود استفاده کنند. در ادامه همراه باشید تا مزایای توسعه سازمانی را به شما معرفی کنیم.

مزایای توسعه سازمانی

۱. بهینه‌سازی عملیات

توسعه سازمانی به ‌دنبال شناسایی عملیاتی است که در هر شرکتی نیاز به تغییر دارد. این فرآیند به افراد تصمیم‌گیرنده کمک می‌کند تا بتوانند برنامه‌های مدیریتی ایجاد کنند. برنامه‌ای که نیازها و تاثیرات فردی را که ناشی از تغییرات هستند، تحلیل می‌کند. این برنامه، تاثیرات تغییرات را بر نیروی کار هم بررسی کرده و روشی عالی برای معرفی تغییرات به کل سازمان محسوب می‌شود.

افزایش سوددهی یکی از نتایج توسعه سازمانی است. بهینه‌سازی عملیات به ‌طور کلی باعث افزایش بازدهی و بهره‌وری شده و همچنین منجر به افزایش نوآوری می‌شود که در نهایت سود سازمان را بالا می‌برد. ایده بسیار مهمی که در بهینه‌سازی وجود دارد، کمک به شکل‌گیری راه‌حل‌های پایدار برای مشکلاتی است که شرکت با آن مواجه می‌شود. این کار را از طریق پیدا کردن پربازده‌ترین و موثرترین روش برای حل مشکلات به کمک توسعه سازمانی انجام دهید.

۲. بهبود بازدهی

توسعه سازمانی شرکت را قادر می‌سازد تا به‌ طور پیوسته فرآیندها و پیشنهادات خود را بهبود ببخشد. با کمک به اتخاذ انتخاب‌های استراتژی در فعالیت‌هایی که سازمان انجام می‌دهد، توسعه سازمانی به بهبود بازدهی کمک می‌کند. با این کار، با وجود ورودی مشابه یا کمتر، خروجی بهتری تولید می‌شود.

۳. بهبود اثربخشی

هدف توسعه سازمانی فقط افزایش بازدهی نیست. بلکه انجام ‌دادن فعالیت‌ها به ‌طور موثر به همان اندازه اهمیت دارد. افزایش ارتباطات، تعاملات و بازخوردها یکی از نتایج و مزایای توسعه سازمانی است. این مسئله باعث به ‌وجود آمدن راه‌حل‌های چند جانبه‌ای می‌شود که کسب‌و‌کارها به آن نیاز دارند. فرآیندها این اطمینان را می‌دهند که تحقیقی جامع درباره گزینه‌های در دسترس وجود دارد و نتیجه بررسی دقیق تاثیرات گزینه‌ها، درحقیقت مجموعه‌ای از بهترین گزینه‌ها خواهد بود. بنابراین همیشه احتمال بالایی وجود دارد که گزینه انتخاب‌ شده به هدف برسد.

۴. مشخص ‌کردن جایگاه برای گسترش در آینده

برای گسترش سازمان در آینده رهبران باید از ماهیت عملیات در آینده چشم‌انداز داشته ‌باشند. به ‌علاوه، برای به‌ دست آوردن این چشم‌انداز، باید آن را را برای درخواست حمایت از دیگران توسعه دهید. توسعه سازمانی به برقراری ارتباط برای دستیابی به چشم‌انداز آینده کمک کرده و توانایی مورد نیاز و ضروریات برای رسیدن به چشم‌انداز را جمع‌آوری می‌کند.

متخصصان منابع انسانی که از قوانین توسعه سازمانی استفاده می‌کنند، نیازهای کسب‌وکار را مدیریت کرده و نقش‌هایی را ایجاد می‌کنند تا راه‌حل‌هایی برای نیازها فراهم کنند. این کار به جذب و حفظ استعدادهایی کمک می‌کند که با چشم‌انداز آینده شرکت همسو باشند. متخصصان همچنین تلاش می‌کنند تا شکاف‌هایی که بین مهارت‌ها ایجاد شده‌ است را شناسایی و پر کنند.

۵. کشف فرصت‌های بازار

فرصت‌های جدید بازار نیازمند بررسی ساختار موجود سازمان است. باید بررسی شود که آیا ساختار سازمان به اندازه کافی انعطاف‌پذیر است که بتواند فرصت‌ها را در بربگیرد یا خیر. بعضی مواقع فرصت‌های جدید می‌توانند در فرآیندهای موجود کسب‌و‌کار تنش ایجاد کنند. توسعه سازمانی به شناسایی نقاط قوت و نقاط ضعف فرآیندها کمک می‌کند. از طریق فرآیند بررسی نمونه کارها، هر شرکتی می‌تواند به مکانیزم‌های تقسیم مراحل برسد که به تقویت فرآیندها کمک کرده و فرصت‌های جدید بازار را هماهنگ می‌کند.

۶. ایجاد ظرفیت

هر شرکتی در صنعت و بازار با تغییراتی روبه‌رو می‌شود، مجبور است که به فرآیندهای توسعه سازمانی روی آورد. این کار باعث آماد‌ه ‌شدن کارمندان و کارشناسان می‌شود تا بتوانند نیازهای جدید بازار را برآورده کنند. بنابراین، هر شرکتی باید مهارت‌ها و توانایی‌هایش را ارتقا دهد و با آموزش کارمندانش فرآیندهای کار را بهبود بخشد.

یکی از اهداف توسعه سازمانی ایجاد تعادل بین نقاط قوت و نقاط ضعف در یک شرکت است. این هدف به بازسازی ساختار استخدام منابع انسانی کمک می‌کند که شامل سرمایه انسانی می‌شود که هر شرکتی تلاش می‌کند تا آن را برای استفاده موثر و مفید از منابع، ممکن سازد. اگرچه راه‌های دیگری هم برای رسیدن به این هدف وجود دارد، اما توسعه سازمانی از روشی نظام‌مند و گسترده استفاده می‌کند که اثربخشی استراتژی استفاده شده را بهبود می‌بخشد.

۷. بهبود کیفیت عملیاتی

بهبود پیوسته عملیات از طریق توسعه سازمانی، خطاها را شناسایی کرده و آن‌ها را از بین می‌برد. نتیجه کار، عملیاتی بدون خطا است که کیفیت محصولات و خدمات را افزایش می‌دهد.

توسعه سازمانی همچنین نوآوری را به ‌عنوان یکی از نتایج کار، افزایش می‌دهد. هر شرکتی می‌تواند از طریق پاداش ‌دادن به موفقیت‌ها و افزایش انگیزه، محصولات و خدمات خود را ارتقا دهد و از طریق نوآوری به کارمندانش روحیه دهد. با این روش، کارمندان احساس قدرت و ارزشمندی می‌کنند که باعث می‌شود تلاش کرده تا با خلاقیت بالایی کار کنند.

۸. افزایش ارزش برای سهامداران

هر سازمان مجموعه‌ای سهامدار دارد که شامل ذی‌نفعان، سرمایه‌گذاران و کارمندان می‌شود. توسعه سازمانی باعث افزایش بهره‌وری سازمان می‌شود که نیازمند مواد اولیه بیشتر و اجزایی است که وارد فرآیند تولید می‌شوند. در ارتباط با سرمایه‌گذاران، توسعه سازمانی، سوددهی شرکت را افزایش می‌دهد و احتمال افزایش سود سرمایه‌گذاری را بالا می‌برد. این فرآیند همچنین به کارمندان قدرت می‌دهد و در نتیجه می‌توانند از طریق بهبود مهارت‌هایشان، ارزش خود را بالا ببرند. در این شرایط کارمندان به سطح بالایی از توانایی می‌رسند و می‌توانند در مسیر شغلی خود موفق شوند.

۹. کاهش هزینه‌ها

توسعه سازمانی باعث افزایش رضایت کارمندان می‌شود. این فرآیند کمک می‌کند تا کارمندان شرکت را ترک نکنند و نیازی به جایگزین ‌کردن آن‌ها نباشد. در این شرایط هزینه‌های مرتبط با استخدام و حفظ کارمندان در شرکت کاهش پیدا می‌کند. نتیجه این فرآیند، تحولی فرهنگی را نشان می‌دهد که بر پیشرفت پیوسته تمرکز دارد که در نهایت منجر به افزایش بهره‌وری با حداقل هزینه عملیاتی می‌شود.

۱۰. افزایش رقابت طلبی

هر شرکتی بعد از انجام فرآیند توسعه سازمانی می‌تواند کسب‌و‌کاری موفق ایجاد کند. این فرآیند به شرکت کمک می‌کند تا از توانایی‌ها و منابع منحصربه‌فرد استفاده کند تا بتواند بین دیگر کسب‌و‌کارها بدرخشد. همچنین انجام این کار برابر با ایجاد نوآوری است که به شرکت کمک می‌کند تا در سرمایه‌گذاری در فرصت‌های مختلف پیشرو باشد و سود خود را قبل از اینکه دیگر کسب‌و‌کارها وارد این کار شوند را تقویت کند.

توسعه سازمانی، شرکت را به واقعیت‌های خارجی متصل می‌کند. همچنین از طریق شناسایی تقاضا‌ها که از نیروهای محرک محیط بیرونی سرچشمه می‌گیرد، هر شرکتی موفق می‌شود تا برای به ‌دست ‌آوردن فرصت‌ها استراتژی‌هایی را ایجاد کند.

۱۱. افزایش یکپارچگی فرآیند

هر شرکتی بعد از انجام فرآیند توسعه سازمانی موفق می‌شود تا فرآیندهای کاری خود را تحلیل کند. این کار به بررسی ضروریات، دقت و بازدهی فرآیندها کمک می‌کند. ارزیاب‌ها می‌توانند تکراری ‌بودن فرآیندها را بررسی کنند و و متوجه شوند که آیا ترکیب فرآیندها با یکدیگر می‌تواند به بهبود بازدهی کمک کند یا خیر.

۱۲. ایجاد سهولت در پذیرش تغییرات

توسعه سازمانی به ‌عنوان رویکردی کنش‌گرا عمل می‌کند و به شرکت کمک می‌کند تا تغییرات را بپذیرد و همچنین از تکرار تغییرات بهره ببرد. این تغییرات می‌توانند داخلی یا خارجی باشند.

با توجه به اینکه توسعه سازمانی، رویکردی همه جانبه است، از تعهد فعال کارمندان و سهامداران حمایت می‌کند. این جوانب شرایط را برای سهامداران مهیا می‌سازد تا از تغییرات آینده آگاه شوند و اهمیت آن‌ها را درک کنند. بنابراین، سهامداران، خود را برای زمانی که تغییرات اتفاق می‌افتند، آماده می‌کنند.

۱۳. افزایش پایداری فرآیند

هر شرکتی با استفاده از توسعه سازمانی، مدیریت و برنامه‌ریزی می‌کند. تحلیل پیش‌بینی فروش و تقاضای بازار به شرکت‌ها کمک می‌کند تا رشدشان را پیش‌بینی کنند. این تحلیل منجر به شناسایی روند خاصی در بازار می‌شود که خواستار ایجاد یک استراتژی است که بتواند نهایت استفاده را از روند موجود در بازار ببرد. این تغییر باعث حفظ ارتباط عملیات شرکت با بازار شده و بعضی مواقع خواستار تنظیم ‌کردن طرح کسب‌و‌کار اصلی می‌شود.

این تحلیل همچنین به تخصیص منابع هم کمک می‌کند. اگر شرکتی در طرح اصلی کسب‌و‌کارش تغییری ایجاد کند، باید منابعش را به نوعی اختصاص دهد که رشد آینده را ارتقا و مدیریت کند. زمانی ‌که شرکت خود را با روند‌های بازار هماهنگ می‌کنید، برنامه‌ریزی متوقف نمی‌شود. در حقیقت باید رویکردی کنش‌گرا اتخاذ کرد تا منجر به پایداری عملیات از طریق تخصیص منابع شود.

۱۴. ارتقای پیوستگی کسب‌و‌کار

بعضی مواقع چالش‌های محیطی مثل، اقتصاد تحول‌آفرین، شرکت را مجبور می‌کند تا نسبت به جلوگیری و کاهش اختلالات در عملیاتش، خیلی سریع واکنش نشان دهد. توسعه سازمانی می‌تواند به شرکت کمک کند تا این کار را از طریق ارزیابی دقیق چالش‌ها و اتخاذ مداخله‌ای برنامه‌ریزی شده، انجام دهد. بنابراین، هر شرکتی موفق می‌شود تا از راه‌حل‌های موثری استفاده کند که در محدوده توانایی منابعش قرار دارد.

۱۵. ایجاد رابطه کسب‌و‌کار

همکاری در کار، یکی از اجزای مهم توسعه سازمانی است که به‌ دنبال ایجاد تیمی است که از چشم‌انداز شرکت حمایت می‌کند. این کار باعث افزایش رابطه بین سهامداران می‌شود که به درک چشم‌انداز شرکت کمک می‌کند. عملکردی که توسعه سازمانی را ایجاد می‌کند، خواستار ارتباط پیوسته بین نیازهای کسب‌و‌کار و ابزارهای دستیابی که به نیازهای تیم منجر می‌شود.

توسعه سازمانی همچنین ارتباطات آزاد را پرورش می‌دهد و جریان اطلاعات را بین کارمندان ارتقا می‌دهد که به رسیدن به چشم‌انداز کسب‌و‌کار کمک می‌کند. در مقابل، روابط محدود قرار دارد که یکی از ویژگی‌های آن، رویکرد از بالا به پایین است. این رویکرد مانع فعال ‌بودن و درگیر بودن سهامداران می‌شود که باعث می‌شود، موفقیت عملیات کسب‌و‌کار موثر و پر بازده را محدود کند.

کلام آخر

در نتیجه، هر شرکتی باید بداند که زمانی که می‌خواهد توسعه سازمانی را اجرا کند، از کجا باید شروع کند. این فرآیند با توسعه ظرفیت رهبری آغاز می‌شود. این اقدام کمک می‌کند تا رهبران با کمک استفاده از مزایای توسعه سازمانی بتوانند حامی بهره‌وری بوده و انگیزه لازم را در کارمندان ایجاد کنند. بنابراین در این شرایط رهبران موفق می‌شوند تا مسیری را به سمت رسیدن به اهداف مشخص کسب‌و‌کار پیشنهاد دهند.

منبع

Leave a Reply

Close Menu

شرکت توسعه سازمانی همرو

به این پرسش‌ها فکر کنید:
– چگونه نسل بعدی مدیران در سازمان خود را شناسایی می‌کنید و ارتقاء می‌دهید؟
– چگونه نقش رهبری را در سازمان گسترش می‌دهید؟
– چگونه مشارکت افراد را بالا می‌برید و آنها را در جهت طراحی راه‌کار همراه می‌کنید؟
– چگونه تجربه اعضای سازمان و مشتریان خود را می‌سنجید و تغییرات نوآورانه ایجاد می‌کنید؟

 

با ما در ارتباط باشید

آدرس: تهران- خ ولیعصر- بالاتر از میدان ونک- کوچه خلیل‌زاده- پلاک ۲۸

تلفن: ۸۷۶۳۴۸۵۴-۰۲۱
ایمیل: hi@hamro.org