Skip to main content

خیلی از ما برای پیدا کردن جواب سوالاتمان، حل کردن مشکلات و کسب اطلاعات از اینترنت کمک می‌گیریم. اینترنت پر از اطلاعات، محتوا و ایده‌های گوناگون است. شاید استفاده از اینترنت برای ما مزایایی داشته باشد اما به مرور مهارت های تفکر انتقادی ما را کاهش می‌دهد. به همین دلیل اگر بگوییم اینترنت هم فوق‌العاده است و هم در عین حال افتضاح، بیراه نگفته‌ایم. اما تفکر انتقادی چیست که اینترنت می‌تواند بر روی آن اثر منفی بگذارد؟ و ما چگونه می‌توانیم مهارت های تفکر انتقادی را در خودمان پرورش دهیم؟

امروزه ما در اقیانوس اطلاعات غرق شده‌ایم. به همین دلیل همه ما نیاز داریم که بتوانیم اطلاعات واقعی را از اطلاعات غلط تشخیص دهیم و بدانیم که چه اطلاعاتی برای ما و زندگی‌مان اهمیت دارد.

اینکه چه اطلاعاتی برای زندگی ما اهمیت دارد، جمله جالبی به نظر می‌رسد. چرا که ما معمولا فکر می‌کنیم که می‌دانیم چه اطلاعاتی برای زندگی‌مان مهم و به آن مرتبط است. ولی در واقع بسیاری از ما بیشتر زمان خود را برای اطلاعاتی هدر می‌دهیم که هیچ فایده‌ای برای‌ ما ندارند و فقط باعث می‌شوند که از اطلاعات مهمی که واقعا به آن‌ها نیاز داریم بیشتر دور شویم.

وقتی با دانشجویانم درباره حل موضوعاتی که برایشان اولویت دارد و مدیریت وظایف صحبت می‌کردم، متوجه شدم که بیشتر آن‌ها باید مهارت های تفکر انتقادی را در خود تقویت کنند. اگر آ‌ن‌ها بتوانند مهارت‌ های تفکر انتقادی را در خود تقویت کنند، می‌توانند کارهای مهم خود را از کارهای بیهوده (که فقط آن‌ها را درگیر می‌کند) جدا کنند. در واقع همین توانایی جدا کردن کارهای مهم از کارهای بیهوده، تفاوت بین کارمند موفق و کارمند پرمشغله را مشخص می‌کند.

تفکر انتقادی چیست؟

به فرایند ذهنی منظمی که در آن فعالانه اطلاعات درک، تحلیل، ارزیابی و به کار گرفته می‌شود، تفکر انتقادی می‌گویند. اطلاعاتی که با مشاهده، تجربه، تفکر، استدلال یا ارتباط جمع‌آوری کرده‌ایم و از آن به عنوان راهنمایی برای باورها و اقداماتمان استفاده می‌کنیم. پس مهارت های تفکر انتقادی همان توانایی پردازش صحیح اطلاعات هستند؛ طوری که بتوانیم بعد از پردازش صحیح اطلاعات بر اساس یافته‌هایمان عمل کنیم.

چرا مهارت های تفکر انتقادی مهم هستند؟

شما باید بتوانید مهارت های تفکر انتقادی خود را ارزیابی کنید، ببینید این مهارت‌ها چقدر در شما توسعه یافته‌اند و حتی سعی کنید آن‌ها را ارتقا دهید. به طور کلی هر شخصی مقداری از مهارت های تفکر انتقادی را در خودش دارد چرا که همه ما توانایی تفکر داریم و از اطلاعاتی که به دست آورده‌ایم برای انجام وظایفمان (از کارهای پیش پا افتاده تا پروژه‌های پیچیده) استفاده می‌کنیم.

همه برای بقا و ادامه زندگی‌، به قدرت مغزمان متکی هستیم و از اطلاعاتی که در آنجا ذخیره شده استفاده می‌کنیم. این کار یک غریزه ذاتی است، یعنی تنظیمات پیش‌فرض ما طوری هستند که خودخواهانه از اطلاعات موجود فقط به نفع خودمان استفاده می‌کنیم.

تابه‌حال شده در مذاکره با فردی متوجه شوید که او سعی دارد از هر آنچه شما گفتید به نفع خودش استفاده کند تا ثابت کند که شما اشتباه می‌گویید و حرف خودش درست است؟ این رفتار نوعی سوگیری برای «محافظت از نفس» است که مغز به کمک آن سعی می‌کند با استفاده از قدرت استدلال از جهان‌بینی خاص خودش دفاع کند.

مشکل اینجاست که در کره زمین هفت میلیارد انسان مختلف زندگی می‌کنند که هر کدام جهان‌بینی و تجربیات خاص خودشان را دارند. شاید بعضی از افراد در زمینه‌هایی با هم اتفاق نظر داشته باشند اما هیچ دو انسانی زندگی یکسانی ندارند و به همین خاطر هیچ‌ دو نفری نمی‌توانند جهان‌بینی یکسانی با هم داشته باشند. به همین خاطر، در تعامل با افراد دیگر (کاری که بیشتر اوقات انجام می‌دهیم)، برای اینکه بتوانیم زندگی‌مان را مدیریت کنیم و به بهترین نحو به جلو پیش برویم، باید مهارت های تفکر انتقادی را در خودمان تقویت کنیم تا قادر به حل موضوعات مختلف شویم.

چگونه می‌توان مهارت های تفکر انتقادی را پرورش داد؟

مهارت های تفکر انتقادی نوعی تمرین هستند؛ یعنی علاوه بر اینکه می‌توانید با تمرین آن‌ها را توسعه دهید، اگر مدتی هم از آن‌ها استفاده نکنید ممکن است آن‌ها را از دست بدهید. مهارت های تفکر انتقادی را نوعی ماهیچه فرض کنید؛ هرچه از ماهیچه‌های بدنتان بیشتر استفاده کنید قوی‌تر می‌شوند ولی اگر برای مدتی آن‌ها را تمرین ندهید، ضعیف‌تر می‌شوند.
پس اگر می‌خواهید مهارت های تفکر انتقادی را در خودتان افزایش دهید، باید رویکرد منظمی را پیش بگیرید و سعی کنید همیشه این مهارت‌ها را تمرین کنید. برای اینکه بتوانید از این مهارت‌ها در زندگی روزمره‌ استفاده کنید، باید سه استراتژی زیر را برای بهبود مهارت های تفکر انتقادی خود به کار بگیرید:

۱. درباره هرچیزی سوال بپرسید

بیشتر ما به محض اینکه اطلاعاتی را دریافت می‌کنیم، بدون اینکه سوالی بپرسیم خیلی ساده آن را می‌پذیریم. به همین دلیل است که وقتی در اینترنت مطلبی را می‌خوانیم خیلی سریع آن را باور می‌کنیم!

فرقی نمی‌کند موضوعی که به آن اشاره شده درست باشد یا غلط، ما با چشم بسته آن را قبول می‌کنیم. تا حدی آموزش و پرورش در این موضوع مقصر است چون ما را عادت داده که همه اطلاعات و ایده‌های افرادی که در جایگاه قدرت هستند را بپذیریم (حتی اگر آن جایگاه بسیار ضعیف به نظر برسد).

همچنین جامعه معمولا به افرادی پاداش می‌دهد که سوالی نمی‌پرسند و به محض اینکه چیزی را می‌بینند آن را می‌پذیرند. قبول کردن آنچه که به ما گفته می‌شود معمولا کار آسان‌تری است؛ اما اینکه ذهنتان را روی حالت ناخودآگاه بگذارید هیچ‌یک از توانایی‌های تفکر انتقادی شما را تقویت نمی‌کند. پس وقتی اطلاعاتی را به شما می‌دهند، باید عادت کنید که آن را زیر سوال ببرید. از خودتان بپرسید چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟ یا با خود بگویید آیا این گفته درست است یا نه؟

سپس اطلاعاتی که به دست آورده‌اید را ارزیابی کنید و قبل از اینکه مانند افراد منفعل آن را بپذیرید، خوب درباره‌اش فکر کنید. البته لازم نیست سوالاتتان را به‌‌صورت عمومی با دیگران به اشتراک بگذارید. مثلا وقتی مدیرتان وظیفه‌ای را به شما محول می‌کند، نیازی نیست که از او بپرسید چرا چنین کاری را از شما می‌خواهد یا اینکه هدف از انجام این کار چیست ولی وقتی خودتان تنها هستید، در مورد آن فکر کنید و با خود بگویید چرا چنین کاری را از من خواسته‌اند؟

فقط زمانی می‌توانید موضوع را با دیگران در میان بگذارید که به نتیجه‌ای منطقی و درک شفافی از آن رسیده باشید؛ مثلا متوجه شوید که این کار غیرضروری است یا اینکه اطلاعاتی که به شما داده‌اند مشکل دارد. وقتی تفکر انتقادی داشته باشید، می‌دانید که نباید قبل از اینکه از موضوعی مطمئن شوید حرف برنید.

تفکر انتقادی یعنی اینکه قبل از انجام هر کار خوب فکر کنید.

۲. با مشکلات روبه‌رو شوید

حالت پیش‌فرض انسان طوری است که از تعارض‌ها و مشکلات دوری می‌کند. البته این موضوع درباره همه صدق نمی‌کند؛ کسانی که از هیجان و سواستفاده خوششان می‌آید و نیاز زیادی به «محافظت از نفس» احساس می‌کنند، عاشق استفاده از تعارض هستند ولی بیشتر افراد معمولا تا جایی که می‌توانند از تعارض فرار می‌کنند.

انسان‌ها همچنین تا می‌توانند از حل مشکلات دوری می‌کنند؛ به خاطر اینکه می‌ترسند نتوانند آن را حل کنند و این موضوع با حس محافظت از نفسشان تداخل دارد (حسی که مدام می‌گوید کاری که از پس آن بر نمی‌آیی را انجام نده چون باعث می‌شود از دید دیگران بد به نظر برسی).
در جهان تعداد مشکلات خیلی بیشتر از تعداد کسانی است که به حل مشکل می‌پردازند. در چنین شرایطی، اگر می‌خواهید مهارت های تفکر انتقادی را در خودتان تقویت کنید، باید این چرخه را از بین ببرید و با مشکلات رو‌به‌رو شوید.

از مشکلات نترسید و سعی کنید به محض اینکه از وجودشان باخبر شدید آن‌ها را حل کنید. با استفاده از قدرت استدلالتان شروع به سؤال پرسیدن کنید تا شرایط را درک کرده و راه‌های حل آن را پیدا کنید. هیچ‌کس نمی‌تواند ۱۰۰ درصد مشکلاتی که با آن مواجه می‌شود را حل کند ولی اگر مشکلات را انکار کنید، این میزان به صفر می‌رسد.

۳. دیدگاهتان را درک کرده و بر آن غلبه کنید

هر شخصی جهان‌بینی خاص خودش را دارد که بسته به تجربیات شخصی زندگی‌اش با دیگران متفاوت است. جالب است بدانید که یکی از اصلی‌ترین وظایف نفس ما محافظت از این جهان‌بینی است. همه ما بارها شنیده‌ایم که می‌گویند اگر بگذارید نفستان کنترل کار‌ها را در دست بگیرد، نمی‌توانید پیشرفت کنید و قادر به حل هیچ مشکلی نخواهید بود. این گفته بسیار درست است.

اگر بیش از حد به دیدگاه خودمان وابسته باشیم و نتوانیم دیدگاه دیگران را درک کنیم، در نهایت تعارض ایجاد می‌شود. منظورم از این حرف‌ها این نیست که وظیفه دارید دیدگاه‌های همه افراد دنیا را درک کنید. این کار هم غیرممکن است و هم هیچ کمکی به تقویت مهارت های تفکر انتقادی شما نمی‌کند.

کاری که باید بکنید این است که جهان‌بینی، تعصبات فردی و دیدگاه خودتان را درک کنید تا بتوانید در زمان تعارضات احتمالی، آگاهانه بر نفستان غلبه کنید. احتمالا با خود می‌گویید که «چطور باید جهان‌بینی خودم را درک کنم؟» برای این کار هم باید از خودتان سوالاتی بپرسید و هم باید ارزش‌ها و باورهایتان را زیر سؤال ببرید. اگر نمی‌توانید عقاید و ارزش‌های خودتان را شناسایی کنید، کافی است تلویزیون را روشن کنید و به اخبار روز گوش دهید. سپس به تفکرات و نظراتی که درمورد موضوعات مختلف می‌دهید توجه کنید.

خیلی از افراد در این مرحله متوجه می‌شوند که وقتی نوبت به ارزش‌ها و عقاید شخصی‌شان می‌رسد، بیشتر شبیه به قوانین استاندارد با ایدئولوژی‌های از پیش تعیین‌شده فکر می‌کنند؛ بدون اینکه واقعا موضوع را متوجه شده باشند یا به موضوع موردنظر اهمیتی بدهند. همانطور که گفتیم، حالت پیش‌فرض انسان به‌گونه‌ای است که سؤال نپرسد، از مشکلات دوری کند و هنگام تعارضات از خودش دفاع کند. ولی وقتی توجهتان را به ارزش‌هایتان معطوف کنید و بفهمید که چرا بعضی چیزها را به چیزهای دیگر ترجیح می‌دهید، متوجه می‌شوید که بعضی از تفکراتتان (که مدت‌هاست به آن باور دارید) غیرمنطقی به نظر می‌آیند یا مسائلی که فکر می‌کردید خیلی مهم هستند، خیلی هم برایتان اهمیت چندانی ندارند.

اینکه بخواهید جهان‌بینی‌ خود را درک کنید، کاری نیست که خیلی سریع بتوانید آن را انجام دهید و درست مانند سه استراتژی بالا، به تمرین مستمر نیاز دارد. اگر این سه استراتژی را انجام دهید، به‌ مرور می‌توانید مهارت های تفکر انتقادی را در خودتان تقویت کنید.

منبع

Leave a Reply

Close Menu

شرکت توسعه سازمانی همرو

به این پرسش‌ها فکر کنید:
– چگونه نسل بعدی مدیران در سازمان خود را شناسایی می‌کنید و ارتقاء می‌دهید؟
– چگونه نقش رهبری را در سازمان گسترش می‌دهید؟
– چگونه مشارکت افراد را بالا می‌برید و آنها را در جهت طراحی راه‌کار همراه می‌کنید؟
– چگونه تجربه اعضای سازمان و مشتریان خود را می‌سنجید و تغییرات نوآورانه ایجاد می‌کنید؟

 

با ما در ارتباط باشید

آدرس: تهران- خ ولیعصر- بالاتر از میدان ونک- کوچه خلیل‌زاده- پلاک ۲۸

تلفن: ۸۷۶۳۴۸۵۴-۰۲۱
ایمیل: hi@hamro.org