Skip to main content

با  اینکه بحران کرونا ویروس یک فاجعه جهانی محسوب می‌شود، فرصت یک «آزمایش طبیعی» را برای متخصصان علوم اجتماعی فراهم کرده تا واکنش‌های مختلف به یک مشکل مشابه را با یکدیگر مقایسه کنند. در این مدت با راهکارهای مختلفی که توسط سازمان‌ها برای مقابله با کرونا ویروس اجرا می‌کردند آشنا شدیم و همچنین دیدیم که چطور می‌توان از رهبران درس‌های بزرگی گرفت. در ادامه همراه باشید تا از تجربه رهبران در جلوگیری از رکود در شرایط بحران بگوییم.

تجربه نواحی لومباردی و ونتو در ایتالیا که ویروس ابتدا در آن‌ها منتشر شد را در نظر بگیرید. هر دوی آن‌ها نواحی موفقی بوده و زیرساخت‌های استواری دارند. از نظر آماری هم به یکدیگر شبیه هستند، فقط تراکم جمعیت آن‌ها کمی با یکدیگر متفاوت است. ویروس کووید-19 همزمان در آن‌ها شیوع پیدا کرد، اما پیامدهای آن در دو ناحیه تفاوتی اساسی با یکدیگر داشت. تا پایان ماه آوریل، تعداد مبتلایان ثبت شده در لومباردی به ۶/۷۵ نفر به ازای هر هزار نفر می‌رسید که ۱/۲۴ نفر از آن‌ها فوت می‌کردند. این آمار در ونتو به ترتیب برابر ۳/۵۹ و ۰/۲۷ بود.

دلیل این تفاوت عمده چیست؟ در شرایط بحرانی، اغلب سرعت و ماهیت واکنش از اهمیت خاصی برخوردار است. مقامات ونتو به سرعت ویروس کرونا را در اولویت قرار دادند، آزمایش‌های گسترده‌ای انجام دادند و از افراد بیمار درخواست کردند خودشان را قرنطینه کنند، مگر اینکه واقعا به بستری شدن نیاز داشته باشند. در لومباردی، آزمایش انجام نمی‌شد و همه بیماران بستری می‌شدند؛ این امر باعث می‌شد مراکز درمانی به مکان‌هایی فوق‌العاده آلوده تبدیل شوند.

دلیل نتایج متفاوتی که شاهد آن هستیم، عملکرد مدیران دو ناحیه بود. لوکا زایا در ونتو، مسیر پیوسته‌ای را در پیش گرفت، او به‌ طور مرتب با مردم در ارتباط بود و با پیدا شدن اطلاعات جدید سیاست‌ها را تنظیم می‌کرد. آتیلیو فونتانا در لومباردی، مستقیما دستورالعمل‌های پوپولیستی (عوام‌گرایی) را دنبال می‌کرد. او ابتدا خطر ویروس را کم ‌اهمیت جلوه داد. سپس تقصیر را به گردن مهاجران و چینی‌ها انداخت. در نهایت وقتی عمق فاجعه بر همه آشکار شده بود، از حرف‌های خود برگشت.

این تفاوت‌ها را نمی‌توان به سیاست‌های حزبی ربط داد. هر دوی این رهبران عضو حزب محافظه‌کار لگا نورد و سیاستمدارانی حرفه‌ای هستند. این تفاوت‌ها از توانایی، استراتژی و مهارت‌های مدیریتی رهبران ناشی می‌شود. اهمیت رهبری موضوع جدیدی نیست و پیش از این درس‌های ارزشمندی را در مورد شیوه رهبری در هنگام همه‌گیر شدن ویروس فراگرفته‌ایم. رهبران موفق باید شجاع و هدایت‌گر باشند، به ویژه در شرایط بحرانی. آن‌ها باید در تصمیم‌گیری خود قاطعانه عمل کرده و به جای تفرقه‌افکنی مردم را با یکدیگر متحد کنند. درس اصلی که می‌توان از همه‌گیری ویروس گرفت این است که رهبری شایسته در بحران کرونا چه قدر می‌تواند تاثیرگذار باشد.

حقیقت این است که در شرایط عادی و قابل پیش‌بینی، رهبری آنقدرها هم اهمیت ندارد؛ بلکه کیفیت عملکرد سازمان‌ها و سایر ساختارها بسیار مهم‌تر است. رهبران بیشتر نمادین هستند تا کاربردی؛ آن‌ها رئیس‌های بی‌نفوذی هستند که فقط می‌توانند الهام‌بخش دیگران باشند، اما کار زیادی انجام نمی‌دهند. آن‌ها هر اندازه هم که خصوصیات، سلایق، مهارت‌ها و توانایی‌های ارتباطی داشته باشند و برای تحول‌آفرینی تلاش کنند، ممکن است باز هم نتوانند بر رکود سازمانی عمیق غلبه کنند. اما در شرایط بحرانی، ممکن است حتی قدرتمندترین منابع، ساختارها و عادت‌های سازمانی هم برای غلبه بر چالش‌های دشوار و جدید کافی نباشند. در چنین شرایطی، رهبری قدرتمند امری ضروری است.

دریاهای خروشان، به ناخدایی ماهر نیاز دارند.

کووید-19 در کشورهای کوچک و بزرگ جهان رهبران واقعی را به ما نشان داده است. در حال حاضر، رهبر موردعلاقه همگان جاسیندا آردرن نخست‌وزیر نیوزلند است که راهکارهایش نتایج خوبی به دنبال داشته است. اما نخست‌وزیر یونان، کیریاکوس میتسوتاکیس می‌تواند مثال بهتری باشد.

بر خلاف نیوزلند، یونان از مشکلات ساختاری رنج می‌برد: جمعیت آن رو به پیری می‌رود، نهادهای ضعیفی دارد، خدمات مدنی آن بی‌نتیجه است و نظام سلامت آن به شدت با کمبود منابع مواجه است. علاوه بر این، هنگامی که ویروس کرونا همه‌گیر شد، یونان سعی داشت از طولانی‌ترین و شدیدترین رکود اقتصادی تاریخ خود خارج شود. بااین‌حال، این کشور توانست یکی از موثرترین راهکارهای جهان را برای مقابله با این ویروس ارائه کند. در هنگام نوشتن این مطلب، تنها 148 مورد مرگ ناشی از کووید-19 در این کشور 11 میلیون نفری گزارش شده است. میتسوتاکیس مردم را از خطرات این ویروس آگاه کرد اما آن‌ها را نترساند و توانست یونانی‌های خودرای را راضی کند تا فاصله‌گذاری اجتماعی را رعایت کنند، مغازه‌ها را تعطیل و اقدامات لازم دیگر را برای مهار ویروس انجام دهند. علاوه بر این، او برنامه‌ای دولتی را برای جلب اعتماد مردم مدیریت کرده و از این بحران برای دیجیتالی کردن و توجیه تشریفات اداری استفاده کرد. با توجه به دشواری‌های زیادی که سر راه چنین کشوری (که به شدت به صنعت گردشگری وابسته است) وجود دارد، او واقعا شاهکار کرده است.

اکنون که به تدریج از شرایط بحرانی خارج می‌شویم، نیاز چندانی به اصطلاحات وجود ندارد، چرا که توانایی و تاثیر آن برای غلبه بر رکود کافی نخواهد بود. رهبران باز هم نسبت به زیرساخت‌های مدنی که آن‌ها را اداره می‌کنند، در درجه دوم اهمیت قرار می‌گیرند. این حقیقت به خوبی نشان می‌دهد که مدیریت اصلی همه‌گیری ویروس در حقیقت به دست چه کسانی انجام شده است؛ کسانی که هم به پیشبرد کشور خود در شرایط بحرانی کمک کرده‌ و هم از فرصت استفاده کرده‌اند تا اصطلاحاتی انجام داده و زیرساخت‌های کشور را بهبود ببخشند. کشورها (و شرکت‌ها) باید امیدوار باشند که رهبرانشان علاوه بر کمک به آن‌ها برای از سر گذراندن همه‌گیری ویروس، از شرایط بحرانی استفاده کرده و تاثیرات مثبتی بر جای بگذارند.

شما به عنوان یک رهبر، برای جلوگیری از رکود در شرایط بحران چه پیشنهاداتی دارید؟

Leave a Reply

Close Menu

شرکت توسعه سازمانی همرو

به این پرسش‌ها فکر کنید:
– چگونه نسل بعدی مدیران در سازمان خود را شناسایی می‌کنید و ارتقاء می‌دهید؟
– چگونه نقش رهبری را در سازمان گسترش می‌دهید؟
– چگونه مشارکت افراد را بالا می‌برید و آنها را در جهت طراحی راه‌کار همراه می‌کنید؟
– چگونه تجربه اعضای سازمان و مشتریان خود را می‌سنجید و تغییرات نوآورانه ایجاد می‌کنید؟

 

با ما در ارتباط باشید

آدرس: تهران- خ ولیعصر- بالاتر از میدان ونک- کوچه خلیل‌زاده- پلاک ۲۸

تلفن: ۸۷۶۳۴۸۵۴-۰۲۱
ایمیل: hi@hamro.org