ویروس کرونا، به طور ناگهانی به عنوان یک عامل خطر مهم برای مشاغل و کسبوکارهای سراسر جهان شد. شرکتهایی مانند اپل به دلیل پایگاه بزرگی از مشتریانی که در چین دارند و از طرفی بخاطر وابستگی که برای زنجیره تامین خود به چین دارند، انتظار میرود در پی ظهور این ویروس بسیار آسیبپذیر شده باشند. اما در ادامه به نقل از مقالهای که در سایت فوربس منتشر شده به بررسی تاثیر ویروس کرونا و مدیریت ریسک اپل پرداخته میشود.
جای تعجب نیست که تیم کوک تاثیر ویروس کرونا را به عنوان منبع مهم بیثباتی در سه ماهه اخیر شرکت معرفی کرده باشد. با این وجود، یک موضوع بزرگ که در این زمان برای اپل نگرانکننده است، 200 میلیارد دلار پول نقدی است که آنها در چین هزینه کردهاند. تعادل نقدی بهترین واکسن در برابر حوادث غیرقابل پیشبینی مانند شیوع ویروس کرونا است. در حقیقت، پول نقد بهترین محافظ در برابر خطراتی است که نمیتوان از قبل آنها را شناسایی یا تعیین کرد.
CFOها یا مدیران ارشد مالی اپل وقت زیادی را صرف میکنند تا ریسکهای احتمالی را که ممکن است شرکت به آنها بربخورند را شناسایی کنند و همواره در تلاش هستند تا با تدوین استراتژیهایی آنها را مدیریت کنند. بخش خوبی از زمان آنها برای تعیین میزان مواجهه با منابع ریسک محور در بازار ناشی از نوسانات نرخ بهره، نرخ ارز و قیمت کالاها است. صورتهای حسابداری پر از اسناد افشای این منابع ریسک، تأثیر آنها بر تجارت و نحوه مدیریت بنگاه در آنها است. اما برخی از خطرات به معنای سنتی قابل سنجش نیستند. بدتر از همه این است که، برخی از خطرات حتی قبل از زمان هم قابل شناسایی نیستند. چه کسی میتوانست سه ماه پیش پیبینی کند که ویروس کرونا به اصلیترین نگرانی اپل در ابتدای سال 2020 تبدیل خواهد شد؟
طبق متونی که در دانشگاهها برای بحث مدیریت ریسک تدریس میشود باید ریسکهای احتمالی هر شرکت که منجر به احتمال بالا رفتن هزینهها میشوند، همواره مورد بررسی قرار گیرند.
این مساله خیلی ساده است مثلا باید از احتمال متاثر شدن شرکت، از افزایش قیمت کالاها یا نرخ ارز که موجب ایجاد مشکلات مالی میشود را به حداقل رساند. این پیشبینیها به نوبه خود، به مدیران اجازه میدهد تا روی کارهای اصلی خود تمرکز کنند تا بتوانند برای ذینفعان ارزش ایجاد کنند.
بنابراین به شرکتهایی با حجم بدهی بالا دارند یا شرکتهایی که با نوسانات مالی بسیاری در در تجارتشان روبرو هستند، توصیه میشود تلاش کنند از منابع خطر مبتنی بر بازار جلوگیری کنند.
روشهای دیگری از جمله کاهش هزینهها برای کمتر کردن آسیبهای احتمالی وجود دارد که برای بعضی از مدیران که داشتن درآمد مشخص را ترجیح میدهند، بسیار جذاب است. از درآمد نرم هم میتوان به عنوان راهکاری برای به حداقل رساندن بار مالی شرکت در برخی موارد استفاده کرد. اما در این بحث بیشتر توجه به خطرات و رویدادهای غیرقابل پیشبینی مثل شیوع کرونا ویروس است. بنابراین میتوان گفت شیوه ناگهانی ویروس کرونا میتواند زنگ خطری برای شرکتها برای مدیریت ریسک بهترشان باشد.
سوال اصلی این است که مدیران برای مدیریت ریسکهایی که حتی قابل شناسایی نیستند چه میتوانند انجام دهند؟ برخلاف نرخ ارز یا قیمت کالاها، هیچگونه قرارداد مبتنی بر این موارد در بازار وجود ندارد که بتواند از آن برای جلوگیری از چنین تهدیدی استفاده کرد و این جایی است که نقش تعادل نقدی سالم وارد میشود. پول نقد محافظ نهایی در برابر حوادث نامشخص و غیرمنتظره یا در برابر ناشناختههای ناشناخته است. سیاست مالی محافظه کارانه، مانند حفظ سطح نسبتا پایین بدهی میتواند ابزاری منطقی برای مقابله با چنین رویدادهای پیشبینی شده باشد.
صرفا براساس واکنشهای بازار سهام، به نظر میرسد كه سرمایهگذاران احتمالا توجه خاصی برای پیامدهای فاجعهآمیز شیوع ویروس اختصاص نمیدهند. این نتیجه حاصل تجربیات گذشته است که شیوع ویروسهایی چنین، کوتاه مدت بوده و یا تلثیر قابلتوجهی در بازارها به جا نگذاشته است. اما، اگر بحران مدتی طولانی شود و یا بدتر شود، شركتهای دچار مشکلات مالی و شركتهای بسیار بدهكار كه دارای مانده نقدی هستند به سرعت میتوانند خود را برای ادامه حیات آماده کنند.
مانده نقدی عظیم اپل اکنون بیش از پنج سال است که مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است. سهامداران فعال مانند David Einhorn و Carl Icahn اغلب استدلال میكنند كه اپل پول زیادی دارد و پرداخت آن از طریق بازپرداخت سهم یا برخی وسایل دیگر ارزش سهامداران را مشخص میكند.
با نگاهی گذرا به ترازنامه اپل مشخص میشود که این شرکت در واقع پول زیادی در مقیاس اندازه خود، شاید بیش از حد نیاز نقدی داشته باشد. اما امروز شرایط به مراتب بهتر از این است که طوفانی همچون ویروس کرونا بتواند تعادل مالی این شرکت را به هم بریزد. اگر بنگاه اقتصادی این شرکت بخواهد میتواند به لطف توانایی نقدی خود زنجیره تامینش را به کشورهای دیگر تغییر دهد.
مطمئنا هرگونه اختلال در زنجیره تامین، برای این شرکت هزینه در بر خواهد داشت اما به علت توانایی این شرکت برای انتقال دادههای مالی این تهدید فاجعه بار نخواهد بود.
حتی اگر این شرکت یعنی اپل افت قابل توجهی در فروش جهانی خود داشته باشد باز هم به لطف تراز نقدی خود، از تهدید و آشفتگی مالی خیلی فاصله دارد. و اگر هزینههای تولیدش هم به دلیل این اختلالات بالا رود، باز هم به لطف تراز نقدی میتواند در بازار رقابتی باقی بماند.
بعید است که استراتژی مدیریت پول نقد اپل با تمرکز بر مبارزه با چنین رویدادهای نامشخص طراحی شده باشد. به احتمال زیاد، تیم کوک و تیمش این توازن را ایجاد کردهاند تا بتوانند سریع پروژههای تحقیق و توسعه را برای شرکت ترتیب دهند. در ضمن، به نظر میرسد اندوختن مانده نقدی که اپل همواره ذخیره دارد، میتواند الگو و استراتژی مناسب و معقولی برای مدیریت ریسک سایر سازمانهای مدیریت تجارت هم باشد.