کارکنان شرکت را ترک نمیکنند، بلکه مدیر خود را ترک میکنند. احتمالا این جمله به گوشتان خورده است. بر اساس گزارش Gallup از وضعیت مدیران آمریکا، از هر دو کارمند یک نفر برای دور شدن از مدیر خود و بهبود زندگیاش شغل خود را ترک میکند. تعداد مدیران ناکارآمد کم نیست و این مدیران از خود تاثیری منفی بر جای میگذارند. همه ما با حس ناخوشایند سر کار رفتن آشنا هستیم، فقط به این خاطر که مدیرمان باعث شده یک شغل خوب برایمان به یک بنبست تبدیل شود. اثرات مدیریت ناکارآمد، از مشارکت فراتر میرود و حتی میتواند تلاشهای شرکت برای بهبود سلامت کارکنان را هم تحت تاثیر قرار دهد. در ادامه همراه باشید تا درباره مدیریت ناکارآمد و بهترین مزیت شغلی که کارکنان به آن توجه نمیکنند به شما توضیح دهیم.
بر اساس گزارش گالوپ از وضعیت مدیران آمریکا، «مدیران ناکارآمد مشکلات زیادی را به همراه میآورند: وقتی کارمندان سر کار هستند احساس بدبختی میکنند و این بدبختی آنها را در خانه هم دنبال میکند و باعث افزایش استرس و به خطر انداختن سلامت آنها میشود.»
احتمالا شرکت شما هزینه زیادی را به برنامههایی اختصاص میدهد که هدفشان حفظ کارکنان و کاهش هزینههای سلامت و درمان است. بر اساس پیمایشی که Mercer روی بیمه درمانی کارکنان شرکتی انجام داده، میانگین هزینههای درمانی هر یک از کارکنان در پنج سال گذشته با 16 درصد افزایش همراه بوده است. شرکتها چندین میلیون دلار در این زمینه خرج میکنند، اما عملکرد یک مدیر ناکارآمد میتواند تاثیرات مثبت برنامههای شرکت را از بین ببرد.
وقتی سلامت کارکنان در خطر باشد، شرکت شما هم در معرض خطر است. نارضایتی و ناخوشی کارکنان بر موارد زیر تاثیر میگذارد:
- غیبت از کار
- کارایی
- امتیاز مشتریان
- کیفیت
- سوددهی
شرکت شما هرگز از سیگار کشیدن یا عادتهای دیگری که از نظر علمی برای سلامتی ضرر دارند حمایت نمیکند، اما سوء مدیریت شما میتواند تمام تلاشهایی را که برای بهبود سلامت و رضایتمندی کارکنان انجام گرفته را بیاثر کند. مدیریت ناکارآمد به سلامت کارکنان و در نتیجه خط مقدم شرکت شما آسیب میزند.
خبر خوب این است که عکس این یافتهها هم صدق میکند. بر اساس گزارش وضعیت مدیران آمریکا،«مدیران، مسئولیت 70 درصد از مشارکت کارکنان را به عهده دارند.»
همانطور که یک مدیر ناکارآمد میتواند یک شغل خوب را خراب کند، یک مدیر خوب هم میتواند باعث بهتر شدن یک شغل خوب شود.
پس اگر افراد به خاطر مدیران ناکارآمد شغل خود را ترک میکنند، چرا دنبال شغلهایی نمیگردند که مدیران خوبی داشته باشند؟ شاید به این دلیل که نمیدانند مدیران خوب در چه جاهایی مشغول به کار هستند.
بیشتر شرکتها در حال حاضر به مزایای مدیران خوبشان توجه نمیکنند یا این موضوع را به کارکنان بالقوه اعلام نمیکنند و به این ترتیب فرصت بزرگی را از دست میدهند.
هر شرکتی برای جذب بهترین استعدادها، باید مدیران خوب خود را بخشی از ارزش پیشنهادی ارائه شده به کارکنان (EVP) در نظر بگیرد. همچنین برای حفظ استعدادهایی که سخت برای پیدا کردن و استخدامشان تلاش کردهاید، باید مدیریت خوب را به آنها وعده بدهید.
هنگام استخدام مدیران باید استعدادهای مدیریتی مورد نیاز را به دقت انتخاب کنید و پس از استخدام، برنامههای آموزشی برای پیشرفت آنها ارائه کنید.
مدیریت موثر میتواند دشوارترین جنبه از فعالیتهای مورد نیاز برای پیشرفت شرکت باشد.
چگونه بهترین مزیت شغلی را به کارمندان معرفی کنیم؟
شرکتها باید به استفاده از مدیران خوب توجه بیشتری نشان دهند و سپس اجازه بدهند که همه از حضور این مدیران در شرکت مطلع شوند. برای داشتن یک شرکت سالم و موفق، توجه به نکات زیر را پیشنهاد میکنیم:
۱. ویژگیهای یک مدیر خوب را درک کنید
پژوهشها نشان میدهد حدود ۱۰ درصد از افراد استعداد بالایی برای مدیریت دارند. وقتی این۱۰ درصد در موقعیتهای شغلی مدیریتی قرار میگیرند میتوانند بر اساس تواناییهای ذاتی خود:
- برای هر فرد نقشی مناسب تعیین کنند
- فرهنگ مسئولیتپذیری را ایجاد کنند
- با مشخص کردن هدف، مشارکت کارکنان را به دست بیاورند
- به هر یک از کارکنان به صورت جداگانه انگیزه بدهند
- با تمرکز روی نقاط قوت اعضای تیم خود، آنها را راهنمایی کرده و به پیشرفتشان کمک کنند
- تصمیمگیریهای خود را بر اساس بهرهوری انجام دهند نه بر اساس سیاست
- با افراد خود در مورد زندگی کاری و فردی گفتگو کرده و اعتمادسازی کنند
بر اساس گزارش وضعیت مدیران آمریکا، «18 درصد از کسانی که در حال حاضر نقشهای مدیریتی را بر عهده دارند، استعداد مدیریتی بالایی از خود نشان میدهند، در حالی که 20 درصد دیگر از استعداد اولیهای برخوردارند. این دو گروه در کنار یکدیگر، حدود 48 درصد سود بیشتری را نسبت به میانگین مدیران برای شرکت خود به همراه میآورند.»
۲. مدیران را به دلایل درست انتخاب کرده و ترفیع دهید
دو دلیلی که معمولا باعث ترفیع شخص به رتبه مدیریت میشود ارتباطی با توانایی مدیریتی فرد ندارد. این دو دلیل عبارتند از قدرت و تسلط در نقش غیر مدیریتی قبلی.
مدیریت موثر افراد نیازمند مجموعهای از استعدادها است و شخصی که در شغل قبلی خود خوش درخشیده، نباید به راحتی در نقش مدیریتی قرار بگیرد. «یافتهها نشان میدهد که شرکتها 82 درصد از مواقع نمیتوانند به درستی شخصی را انتخاب کنند که استعدادهای لازم برای شغل مدیریتی را داشته باشد.»
استخدام مدیر مناسب نیازمند فرایندی سختگیرانه و دقیق است. مدیریت هم مانند مهارتهای کاری دیگر به خرده مهارتهایی مانند برقراری ارتباط نیاز دارد که معمولا به آنها توجهی نمیشود.
با اینکه آموزش و پیشرفت مدیران میتواند موثر باشد، موثرترین راه برای داشتن مدیران خوب این است که در هنگام جستجو، استخدام و ترفیع رتبه افرادی که دارای تواناییهای مدیریتی ذاتی هستند، سختگیرانه و با مسئولیتپذیری عمل کنیم.
مدیران خوب را میتوان از داخل سازمان یا بیرون از آن پیدا کرد و ممکن است در نقش دیگری مشغول به کار باشند که به چشم نیاید.
۳. بهترین مزیت شغلی خود را داشتن مدیران خوب بدانید
تعداد مدیران ناکارآمد از مدیران خوب بسیار بیشتر است، پس این مزیت کمیاب بوده و به عنوان بهترین مزیت شغلی میتواند سازمان شما را از دیگران متمایز کند. اکنون که از میزان تاثیر مدیران روی شرکت اطلاع پیدا کردهاید و با نحوه پیدا کردن و استخدام مدیران بااستعداد آشنا شدهاید، وقت آن است که به تحسین کردن آنها بپردازیم.
هنگامی که برای جذب نیرو در وبسایتهای استخدامی آگهی میدهید، مدیران خوب خود را بخشی از ارزش پیشنهادی ارائه شده به کارکنان (EVP) معرفی کرده و اطمینان حاصل کنید که کارکنان بالقوه از مزایای داشتن یک مدیر بااستعداد مطلع هستند.
به یاد داشته باشید، نیمی از کسانی که به دنبال کار هستند شغل قبلی خود را به دلیل وجود مدیران ناکارآمد ترک کردهاند. اگر تمام شرایط دو شرکت به جز مدیران آن مشابه یکدیگر باشند، فردی که به دنبال کار است شرکتی را انتخاب میکند که مدیران بهتری داشته باشد.
کلام آخر
اگر کارکنان خوشحال و سلامت باشند، فرهنگ بهتر، شرکت کارآمدتر و سودآورتری را ایجاد خواهند کرد. چنین افرادی عاشق کار خود هستند و همه جا در مورد شرکت صحبت میکنند. این کار به شما کمک میکند استعدادهای بیشتری را جذب و حفظ کنید. بنابراین بهترین مزیت شغلی برای کارکنان شما، همان مدیران عالی است.