بر اساس مطالعات گالوپ در حوزه آموزش در آمریکا؛ خلاقیت در کلاسهای درس با برنامههای آموزشی استثنایی دانشآموزان ارتباط نزدیکی دارد. مخصوصا معلمان دوران ابتدایی و متوسطه اول، معمولا تکالیفی را به دانشآموزان میدهند که به آنها کمک میکند تا خلاقانهتر فکر کنند، برخلاف سایر معلمها که به مهارتهای شناختی بالاتری در دانشآموزان توجه میکنند. در ادامه مقاله لیدا ساد را درباره پرورش خلاقیت و فناوری در سیستمهای آموزشی میخوانیم که در وبسایت گالوپ در ۲۸ اکتبر ۲۰۱۹ منتشر شده است.
دانشآموزانی که تحت آموزش با روشهای خلاقانه قرار میگیرند، مهارتهای شناختی و رفتاری بهتری دارند. این مهارتها شامل موارد زیر است:
- مشارکت در حل مسئله
- نشان دادن تفکر انتقادی
- ارتباط ایجاد کردن بین موضوعات مختلف
- یادگیری عمیق در یک موضوع
- ماندگاری آموختهها
خلاقیت در کلاسها با مشارکت و اعتمادبهنفس بیشتر دانشآموزان ارتباط دارد. معلمانی که در برنامههای آموزشی خود از خلاقیت استفاده میکنند برخلاف دیگر معلمها، بر این باور هستند که دانشآموزان مسئولیت یادگیری خود را بر عهده میگیرند، نسبت به توانایی خود در حل مسائل دشوار اعتماد بیشتری دارند، ریسکپذیرتر هستند و تمایل بیشتری برای یادگیری مباحث مختلف در مدارس دارند.
این گزارشها بر اساس تحقیقات تحصیلی گالوپ از یک هزار و ۳۶ معلم دوره ابتدایی و متوسطه اول در آمریکا به دست آمده است. همچنین گالوپ برای اعتباربخشی بیشتر به مطالعات خود، یک نظرسنجی آنلاین برای ۲ هزار و ۶۷۳ نفر از والدین و ۸۵۳ نفر دانشآموز در این مقاطع تحصیلی برگزار کرد.
معلمانی که در کلاسهای خود از خلاقیت استفاده میکنند، به دانشآموزان خود اجازه میدهند تا فعالیتهای زیر را تجربه کنند:
- خودشان انتخاب میکنند که میخواهند چه چیزی را در کلاس یاد بگیرند.
- روشهای مختلفی را برای انجام کارها امتحان میکنند، حتی اگر آن روش درست نباشد.
- با راهکارهای خود به حل مسئله میپردازند.
- درمورد مباحث بدون توجه به پاسخ درست یا غلط آن، آزادانه بحث میکنند.
- برای آن چیزی که یاد گرفتهاند، پروژه عملی میسازند.
- پروژههای تخصصی در چندین رشته آموزشی را انجام میدهند.
- روی یک مسئله واقعی کار میکنند.
- نتایج پروژههای خود را با انتشار کردن در اختیار افراد خارج از کلاس میگذارند.
خلاقیت با کمک فناوری میتواند منافع بسیاری داشته باشد
بر اساس گزارش گالوپ، معلمانی که برای ایجاد خلاقیت در تکالیف از فناوری با روشهای جدید استفاده کردهاند، نتایج بهتری از دانشآموزان دریافت میکنند. برای مثال آنها با کمک فناوری تبلت و کامپیوتر میتوانند پروژههای چندرسانهای ایجاد کنند، اطلاعات را تجزیه و تحلیل کنند و پروژههای پیچیدهای را خلق کنند.
همانطور که در عکس زیر مشخص است، حدود ۸۵ درصد از معلمانی که روی خلاقیت تمرکز میکنند و از فناوری و تکنولوژی با «روشهای تحولآفرین و جدیدی» استفاده میکنند، مشاهده کردهاند که دانشآموزان آنها در حل مسئله مشارکت بیشتری دارند.
همچنین حدود ۷۵ درصد از آنها که از تکنولوژی به عنوان یک «ابزار جایگزین» استفاده میکنند (استفاده از تبلت به جای مداد و کاغذ) و حدود ۵۰ درصد از معلمهایی که نه به خلاقیت و نه به استفاده از تکنولوژی در کلاسهای درس اهمیت نمیدهند، مشارکت کمتری از دانشآموزان خود در حل مسائل دریافت کردهاند.
روشهای متنوع تدریس معلمان روی میزان یادگیری عمیق، ماندگاری آموختهها و تفکر انتقادی دانشآموزان اثرگذار است.
در میان معلمهایی که به خلاقیت توجه میکنند، دانشآموزان آنهایی که از فناوری به شیوه تحولگرا و جایگزینی استفاده میکنند، توانایی برقراری ارتباط بین موضوعات مختلف و عملکرد بالاتری در آزمونهای استاندارد دارند. بااینحال این دو گروه بیشتر از معلمهایی که به خلاقیت توجهی ندارند، به مهارتهای بالای دانشآموزان خود اشاره میکنند.
فرهنگ مدارس میتواند باعث تقویت یا محدودیت در خلاقیت شود
معلمهایی که در مدارسی کار میکنند که دارای محیط خلاق و پویاست و از آنها حمایت میشود، احتمال بیشتری دارد که در کلاسهای درس خود از خلاقیت در برنامههای آموزشی استفاده کنند. مدارسی که حامی هستند شیوهها و روشهای جدید را امتحان میکنند و به معلمان این اختیار را میدهند تا با رویکردهای جدید فعالیت کنند. آنها همچنین از تکنولوژی و فناوری حمایت کرده و فقط روی نمرات پایانی تمرکز نمیکنند.
۵۲ درصد از معلمها در مدارس حامی نسبت به ۳۲ درصد از معلمها در مدارس غیرحامی، شانس بیشتری برای امتحان روشهای جدید در برنامههای آموزشی خود دارند. همچنین ۴۳ درصد از معلمها در مدارس حامی نسبت به ۳۲ درصد از معلمها در مدارس غیرحامی میگویند که دانشآموزان آنها فرصت بیشتری برای ایجاد یک پروژه و توضیح آموختههای خود دارند.
همکاری میان کارمندان از دیگر عوامل تاثیرگذار روی استفاده از تکنولوژی در کلاسهای درسی است. ۸۳ درصد از معلمها میگویند که ایده استفاده از تبلت و کامپیوتر را از دیگر معلمها یاد گرفتهاند.
دانشآموزان میخواهند درباره آموختههای خود بیشتر صحبت کنند
۸۷ درصد از معلمها و ۷۷ درصد از والدین موافق هستند که استفاده از رویکردهای آموزشی که روی خلاقیت بچهها تاثیرگذار است، بازده بیشتری برای دانشآموزان ایجاد میکند. هرچند بسیاری از دانشآموزان معتقدند که به اندازه کافی وقت برای مشارکت در فعالیتهای خلاقانه در کلاسهای درسی خود ندارند.
سهچهارم آنها (۷۳ درصد) میگویند که وقت کمی برای انتخاب آن چیزی که میخواهند یاد بگیرند دارند.
بیش از ۴ نفر از هر ۱۰ نفر میگویند که زمان کمی را برای اثبات و نشان دادن آموختههای خود با روش های خلاقانه داشته (۴۴ درصد) و همچنین وقت کمی برای امتحان کردن روشهای جدید دارند (۴۳ درصد).
نتیجهگیری
بر اساس گزارشات گالوپ، معلمانی که از روشهای خلاقانه و فناوری به شیوه تحولگرا استفاده میکنند، معتقدند که دانشآموزان آنها دارای رفتارهای شناختی ارزشمندتری هستند. آنها بر این باورند که دانشآموزان مشارکت بیشتری در حل مسائل دارند، دارای تفکر انتقادی هستند، علاقه زیادی به یادگیری داشته و مطالب را به خوبی حفظ میکنند.
همچنین معلمهایی که در مدارس حامی مشغول به کار هستند، در دانشآموزان خود بیشتر صلاحیتهای مفیدی را مشاهده میکنند. بنابراین میتوان گفت که به طور میانگین در مدارس حامی، معلمهایی که از روشهای خلاقانه با کمک فناوری تحولگرا استفاده میکنند، دانشآموزان موفقتری هم دارند.
اما آنهایی که از استراتژیهای خلاقانه و فناوری استفاده نمیکنند یا در مدارس غیرحامی مشغول به کار هستند، درصد موفقیت دانشآموزانشان کمتر است. بنابراین ذینفعانی که به دنبال افزایش خلاقیت در دانشآموزان هستند باید به سه عامل زیر توجه کنند:
- ایجاد فرصت برای معلمها تا بتوانند از روشهای خلاقانه استفاده کنند.
- برای استفاده از فناوری به شیوه تحولگرا به معلمها کمک کنند.
- محیطهای مدارس و والدین را برای پذیرش خلاقیت آماده کنند.