زنان با آرزوهایی شبیه به همکاران مردشان وارد فضای کار میشوند، ولی تعداد کمی از آنها به مقامهای بالا و مدیریتی دست پیدا میکنند. به نظر میرسد که شرکتهای خدمات محور میتواند نقطه اوجی برای موفقیت زنان در محیط کار باشد. چرا که در حال حاضر زنان بیشتر از 40 درصد از کارمندان را در بخش خدمات تشکیل میدهند که شامل مشاوره، بخشهای مالی و سرمایهگذاری خصوصی میشود. این درصد خیلی بیشتر از زمانهای گذشته است و این شرایط همینطور ادامه دارد، چرا که زنان در حال حاضر بیشتر از 50 درصد از مدارک دانشگاهی را در آمریکا از آن خود میکنند. بااینحال، تعداد کمی از این دستاوردها در رهبری شرکتهای خدماتمحور مشهود است و مردان تقربیا مالک تمام مقامهای مهم شرکتها هستند. بهطورکلی کمتر از 1 درصد از مدیرعاملهای شرکتهای خدماتمحور، زنان هستند، اما چرا؟ در ادامه همراه باشید تا درباره تجربیات و شرایط رهبران زن در شرکتهای خدماتمحور بیشتر به شما بگوییم.
در حال حاضر فقط 6/7 درصد جایگاههای شغلی برتر در شرکتهای فورچون 500 (Fortune 500) توسط زنان اداره میشود. این عدم تعادل جنسیتی در مقامهای اجرایی برای شرکتها هزینه زیادی به همراه دارد. شرکتهایی که نمیتوانند زنان را در شرکت حفظ کنند یا آنها را به مقامهای بالای رهبری ارتقا دهند، به طور چشمگیری منابع و استعدادها را از دست میدهند.
آنها مجبور هستند برای جبران خروج زنان از شرکت، کارمندان جدید استخدام کنند و باید برای پرکردن جایگاههای مدیریتی، مقامهای باقیمانده را دوباره بررسی کنند. به همین دلیل حفظ رهبران زن از اهمیت بالایی برخوردار است. مطالعهای نشان میدهد شرکتهایی که جایگاههای برتر مدیریتی آنها را زنان اداره میکنند، نسبت به شرکتهایی که نمایندگان زن کمتری در آنها حضور دارند، از 35 درصد سود سهام بالاتری بهرهمند هستند.
یکی از دلایلی که زنان نمیتوانند به جایگاههای مدیریتی در شرکتهای حرفهای خدماتی دست پیدا کنند، این است که آنها با چالشهایی روبهرو میشوند که معمولا مردان با آنها مواجه نخواهند شد. اما موفقترین زنان چه استراتژیهایی را اتخاذ میکنند که میتوانند با این موانع مقابله کنند؟ برای اینکه پاسخ این سوال را بفهمیم، ما با 19 نفر از زنان در مقامهای بالا مصاحبهای دقیق انجام دادیم که در زمینههای مشاوره، سرمایهگذاری خصوصی و بخش مالی فعالیت میکنند. این زنان به طور میانگین 15 سال سابقه کاری در صنایع مربوطه دارند. 16 نفر از آنها صاحب عنوانهای حرفهای شغلی در شرکت هستند و 5 نفر از آنها در کمیته اجرایی شرکت خود فعالیت میکنند. همه این افراد در مورد استراتژیهایی که آنها را به بالای این هرم میرساند، توصیهها و طرز تفکراتی را ارائه میکنند.
در این گفتوگو به این نتجیه رسیدیم که هیچ استراتژی جادویی برای موفقیت رهبران زن در جایگاههای مدیریتی وجود ندارد. هر کدام از این افراد استراتژیهایی را ایجاد کردهاند که با آرزوهای مسیر شغلی، موقعیت و شخصیتشان تناسب دارد. به علاوه، بسیاری از زنان متوجه شدند همانطور که در طول مسیر با چالشهای جدیدی روبهرو میشدند و مسائلی در زندگیشان تغییر میکرد، استراتژیهای آنها هم به مرور زمان تکامل پیدا میکردند. فراتر از این اصول، مصاحبهشوندههای ما بر سه اصل ضروری متمایز تاکید کردند که در ادامه آنها را معرفی میکنیم:
۱. درحالیکه از محیط اطرافتان استقبال میکنید، اعتبار خود را افزایش دهید
اگرچه رهبران زن مسیر طولانی را طی کردهاند، اما فرهنگ قدیمی مردسالاری شرکتها اغلب جلوی آنها را میگیرد و در این محیط، زنانی که در مقامهای بالا فعالیت میکنند برای ثابت کردن خودشان باید تلاش مضاعفی داشته باشند. مسئول مدیریتی یکی از بانکهای سرمایهگذاری عالی رتبه برای ما تعریف کرد که یک بار برای جلسهای «وارد اتاق هیئت مدیره شدم و مدیرعامل از من خواست تا از نوشتههایی که خودم قرار بود ارائه دهم، کپی تهیه کنم. چون من تنها زن در آن اتاق بودم، او فکر کرد که منشی هستم. من با آرامش خودم و جایگاه شغلیام را معرفی کردم و از یکی از اعضای تازهوارد تیم درخواست کردم که کپیها را تهیه کند.» این مدل تجربیات یکی از متداولترین تجربیات در مصاحبههای ما بود.
بسیاری از زنانی که در این محیطها کار میکنند برای اینکه بتوانند ویژگیهای شخصیتی مردانه در شرکت داشته باشند، تحت فشار قرار میگیرند. بیشتر از نصف مصاحبهشوندگان ما با این جمله موافق بودند که «من اغلب در زمان کار ویژگیهای مردانه بیشتری از خود نشان میدهم.» بعضی مواقع این اتفاق به مرور زمان و تقریبا به صورت ناخودآگاه رخ میدهد.
برای مثال، تنها شریک زن در بخش سرمایهگذاری خصوصی شرکتی در نیویورک، عنوان کرد که «بیشتر از چندین سال از عادات افراد موفق در شرکتم تقلید میکردم. با توجه به اینکه همه آنها مرد بودند، به طور قطع بعضی از عادتهای مردانه کلیشهای را انتخاب کردم.» در بقیه موارد به طور خود خواسته این کار را انجام میدادم. یکی از افراد بسیار با تجربه در شرکت سرمایهگذاری در بوستون گفت: «شما باید خودتان را با محیط و فرهنگی که در اطرافتان است، وفق دهید. نمیتوانید انتظار داشته باشید که محیط خودش را با شما وفق دهد و نمیتوانید همیشه مثل یک غریبه رفتار کنید و انتظار داشته باشید که پذیرفته شوید.»
تقربیا همه رهبران زن فکر میکنند که موفق شدن در فرهنگ مردانه در حالی که تلاش میکنید اعتبار خود را حفظ کنید، بسیار کار سختی است. یکی از اعضای کمیته اجرایی سرمایهگذاری خصوصی شرکتی در شیکاگو به این موضوع اشاره کرد که «خیلی آسان است که به راحتی حرفهایی را بزنید و بعد ناگهان متوجه میشوید تبدیل به فردی شدهاید که دیگر او را نمیشناسید.» در اینجا پاسخدهندگان به ما گفتند که اولین قدم، پذیرفتن مشکل است. سپس باید به جای یک استراتژی که برای همه کاربرد دارد، به دنبال استراتژیهایی باشید که با شخصیت و موقعیت شما سازگاری داشته باشد.
رهبران زن درحالیکه تلاش میکنند تا اعتبار خود را حفظ کنند، برای سازگار کردن خودشان با محیط، روشهای متفاوتی را انتخاب میکنند. بر اساس رسوم قدیمی، زنانی که مقام بالایی در کسبوکاری دارند، لباس رنگهای تیره میپوشند ولی یکی از شرکای یک شرکت مشاوره در لندن عنوان کرد که «دیگران در کار همیشه شما را به عنوان یک زن میبینند، بنابراین، شما هم باید لباسهایی بپوشید که باعث شادیتان میشود.»
زنان همچنین میتوانند از فرصت استفاده کنند و مکالمههایشان را به سمتی هدایت کنند که در مورد موضوعات مهمی مثل خانواده، سرگرمی و انجمن خیریه باشد. یکی از شرکای شرکت مشاوره گفت: «من اغلب با مشتریهایم در مورد کودکانشان صحبت میکنم. مردان معمولا از مطرح کردن چنین موضوعاتی خجالت میکشند، ولی من خیلی لذت میبرم و این کار باعث میشود که نوعی رابطه خوب شخصی بین من و مشتریانم ایجاد شود.»
در بعضی موارد، پاسخدهندگان احساس میکردند که آنها را در بحثهای ورزشی شریک نمیکنند، چرا که همکاران آنها فکر میکردند (درست یا غلط) که آنها طرفدار ورزش نیستند. مدیرعامل یکی از شرکتهای مشاوره در سانفرانسیسکو این مشکل را با خواندن مقاله صبحگاهی برطرف میکند: «اگر من مشتری داشته باشم که به شدت طرفدار تیم به خصوصی باشد، حتما باید قسمت ورزش را قبل از هر جلسه مطالعه کنم.» یکی از شرکای بخش فروش و معامله در یک شرکت سرمایهگذاری از بلیطهای ورزشی به عنوان فرصتی استفاده میکند تا به اعضای تازهوارد تیمش بیشتر فرصت مواجهه با مشتریان را بدهد: «مشتریها خیلی خوشحال هستند که در مسابقه ورزشی حضور دارند، اعضای تازهوارد تیم هم خوشحال میشوند، چرا که توانستهاند با مشتری ملاقات کنند. در این شرایط همه برنده هستند.»
بسیاری از رهبران زن بر این موضوع تاکید کرده که شغلی پیدا کنید که به آن علاقه دارید. یکی از مصاحبهشوندگان گفت: «اگر حس رضایت عمیقی از شغلتان نداشته باشید، ماندن در آن شغل ارزشش را ندارد.» افراد دیگری هم درباره اهمیت با نشاط بودن در کار دچار استرس میشوند. یکی از شرکای ارشد در شرکت مشاوره خدمات مالی به این موضوع اشاره کرد که «یکی از موضوعات مهمی که بسیار مفید است، علاقه شدید من به کاری است که انجام میدهم. من زمانی که کار میکنم انرژی میگیرم، پس هیچوقت احساس ضعف نمیکنم.»
۲. نسبت به مدیریت مسیر شغلی خود کنشگرا باشید
زنان معمولا به اشتباه فکر میکنند که خوب کارکردن معیاری کافی است. آنها فکر میکنند که یک کار خوب مورد توجه و تقدیر قرار میگیرد و در نهایت منجر به ارتقا میشود. به طور قطع، موفقیتهای معتبر پایه یک شهرت خوب هستند ولی هرچه یک زن در مسیر شغلی خود جلوتر میرود، شبکهسازی و ساخت روابط خیلی حیاتیتر میشوند.
مصاحبهشوندههای ما به طور خود خواسته اعتبار و درستکاری را در شرکتهای خود پروش دادهاند. بسیاری از آنها فکر میکنند باید برای اثبات صلاحیتشان خیلی بیشتر از همردیفان مرد خود کار انجام دهند. یکی از مدیران در یک شرکت سرمایهگذاری خصوصی عالی رتبه اظهار کرد که با توجه به تجربه او، مردانی که در طول مصاحبه دچار اشتباه شدهاند، نسبت به زنانی که همان اشتباهات را مرتکب میشوند بیشتر احتمال دارد که علیرغم اشتباهشان در مصابحه قبول شوند. زنان همیشه برای ایجاد اعتبار و درستکاری بین همکارانشان برای جلوگیری از چنین مشکلاتی، دچار استرس میشوند. آنها برای انجام این کار استراتژیهای زیادی را مشخص میکنند:
- برای اولین دیدار زمان بگذارید و سوابق موفقیتهایتان را بهبود دهید
- به کار خود اعتبار ببخشید و موفقیتهای خود را به نمایش بگذارید
- با توجه به قدرت جایگاه فعلی و اعتمادبهنفس جایگاهی که برای آن تلاش میکنید، رفتار کنید
زمانی که برای خود اعتبار ایجاد کردید، سرمایهگذاری در ساخت یک شبکه بسیار مهم است. مصاحبهشوندگان ما عنوان کردند که روابط اغلب به طور طبیعی برای مردان اتفاق میافتد، درحالی که زنان تمایل دارند خودشان را کنار بکشند یا به بقیه اجازه میدهند که آنها را کنار بگذارند. یکی از مدیران ارشد یک شرکت مشاوره عنوان کرد که «با برنامه قبلی، زمانی را به ساخت شبکه اختصاص میدهد. برای مثال، زمانی که به شرکتهای دیگر میرفتم، با همکارانی که روزانه با آنها تعاملی نداشتم برنامه صبحانه ترتیب میدادم تا در شرکت روابطی ایجاد کنم.»
زنان همچنین به طور ناخواسته ممکن است از فرصتهای ایجاد روابط غیر رسمی عقب بمانند. برای مثال، زمانی که برای نشان دادن مدیریت تیم، به یک شبکه نیار دارند، بیشتر تمایل دارند به سمت زنان دیگر بروند. رئیس سابق یک شرکت مشاوره یادآوری کرد که «مدیران ارشد قبلا همه کارمندان شرکت را به گلف و اسکی دعوت میکردند، ولی من هیچوقت دعوت نشدم یا حتی هیچکس حرفی به من نزد، چرا که فکر میکردند علاقهای به این فعالیتها ندارم.» زنان همچنین اهمیت زیادی به شبکهسازی نمیدهند، چرا که ایده شبکهسازی برای منافع حرفهای باعث میشود آنها احساس ناخوشایندی داشته باشند یا شاید به این دلیل باشد که آنها الویتهای دیگری دارند.
مصاحبهشوندههای ما توصیه کردند که ساخت شبکه از اولویت بالایی برخوردار است و میتوانند با توجه به نکات زیر برای ساخت این روابط سرمایهگذاری کنند:
- شبکهسازی را بخشی از شغل خود در نظر بگیرید و آن را به برنامههای خود اضافه کنید
- در رویدادهای رسمی و غیر رسمی شرکت کنید
- حامی و مربیهای مرد و زن پرورش دهید که میتوانند راهنماییهای حرفهای و شخصی ارائه دهند
۳. از ویژگیهای زنانه استفاده کنید
16 نفر از 19 نفر زنی که با آنها مصاحبه کردیم، عقیده داشتند که «جنسیت تاثیر مثبت قابل توجهی بر مسیر شغلی آنها داشته است» و تقریبا مثل بسیاری از افراد فکر میکردند که «زن بودن تاثیر خیلی مثبتی روی سبک رهبری دارد.» به طور کلی زمانی که از آنها پرسیدیم کدام جنسیت در مورد سبک رهبری از مزایای مهمی بهره میبرد، مصاحبهشوندگان ما معتقد بودند که زنان از میان 10 ویژگی شناختهشده رهبری از 6 ویژگی آن بهرهمند هستند. از این ویژگیها میتوان به توانایی تقویت دیگران و همچنین شنونده خوبی بودن اشاره کرد.
زنانی که با آنها صحبت کردیم عقیده داشتند که بعضی از ویژگیهای سنتی زنانهشان به عنوان مزیت محسوب میشود؛ به ویژه در ایجاد روابط با مشتریها و همکاران بسیار کارساز است. مثالهایی که این رهبران زن عنوان کردهاند به شرح زیر است:
- ایجاد روابط: «رهبران زن به طور کلی آرام هستند و حجم زیادی از خودخواهی را با خود حمل نمیکنند که این ویژگی در ایجاد روابط با مدیر عامل شرکتهای سرمایهگذاری بسیار مفید است.»
- وقت گذاشتن برای دیگران: «زنان در ایجاد توافق کلی بهتر عمل میکنند و به آدمها و احساساتشان در مورد شغلشان بیشتر اهمیت میدهند.»
- فهمیدن احساسات افراد: «زنان نسبت به همکاران مرد خود، تمایل بیشتری به همدردی دارند و شنونده بهتری هستند که باعث میشود راحتتر بتوانند افراد را بفهمند.»
البته که یک تضاد احتمالی در اینجا وجود دارد. به عنوان رهبر، زنان باید مسئولیت بپذیرند و روحیهای قاطع، با اعتمادبهنفس و قوی داشته باشند ولی به عنوان زن از آنها انتظار میرود تا مهربان و دلسوزانه هم رفتار کنند. برای مدیریت این شرایط، مصاحبهشوندگان ما شیوههایی را ایجاد کردهاند تا ویژگیهای «مهربانی» و «مسئولیتپذیری» را به طور همزمان نشان دهند. برای مثال، مدیر عامل یک شرکت مشاوره در بوستون که خودش را به عنوان «شخصی بسیار جدی در کار» توصیف میکند و احساس میکند دیگران او را آدم خیلی سرسختی میپندارند، اتاقش را با عکسهایی از فرزندانش پر کرده است. مدیر عملیات یک شرکت سرمایهگذاری خصوصی که فکر میکند اندام لاغر و صدای ظریف او قدرت او را به عنوان یک رهبر کماهمیت جلوه میدهد، گفت که او از ویژگی شوخطبعیاش استفاده میکند تا نشان دهد که او هم «یکی از افراد شرکت» است.
کلام آخر
زنانی که با آنها مصاحبه کردیم، استراتژیهای خود را در طول مسیر شغلی خود به دست آورده بودند. زنان دیگری که آرزو دارند به مقامات بالا دست پیدا کنند میتوانند استراتژیهای آنها را فرا گرفته و در مسیر شغلی خود به کار ببرند.
- از اینکه چه کاری به شما انرژی میدهد، آگاه باشید: خیلی مهم است که بدانید برای انجام چه کاری بسیار مشتاق هستید. داشتن حس عمیق رضایت از شغل هم در کار و هم در خانه به شما انرژی میدهد.
- شبکه روابط خود را بسازید: به دنبال فرصتهایی باشید که بتوانید روابطی را در سازمان ایجاد کنید. کمی خطر کرده و شبکه خود را ایجاد کنید.
- با توجه به نقاط قوت خود کار کنید: آگاه باشید که جنسیت شما موضوع مهمی در رابطه با شخصیت شما در محل کار است و از نقاط قوتتان به نفع خود استفاده کنید.
بهطورکلی، درس اصلی که باید از مطالعه ما دریافت کنید این است که شغلتان را از آن خود کنید. این استراتژیها فقط یک نقطه شروع هستند. برنامهای ایجاد کنید که با شخصیت، اولویتها و آرزوهایتان سازگاری داشته باشد.