نیازی به گفتن نیست که اکنون در وضعیت اقتصادی بدی هستیم و بخشهایی از اقتصاد هم فدای سلامت عمومی شده است. بنابراین میتوان به نقل از مقالهای که در وکس و به قلم امیلی استوارت منتشر شده و بیشتر به اقتصاد آمریکا پرداخته، ما هم بگوییم رکود اقتصادی ناشی از ویروس کرونا حتی همین نزدیکیهای ما یعنی ایران خودمان است و اقتصاد ایران هم دچار مشکلاتی خواهد شد. با ما همراه باشید تا در ادامه بخشهایی از این مقاله را بخوانید.
بحران ویروس کرونا، باعث سقوط اقتصاد در ایالات متحده و سراسر جهان شده است. این ویروس باعث تعطیلی اماکنی مثل رستورانها، آژانسهای گردشگری، کارخانههای بزرگ و کوچک، هتلها، سالنهای ورزشی و تمامی اماکن عمومی شده است. بازار سهام ضررهای عظیم و نوسانات روزانه بیسابقهای را به ثبت رسانده، به گونهای كه باعث متوقف شدن برخی معاملات شده است. از طرفی قیمت نفت به شدت كاهش یافته و تعدیل نیرویی که در شرکتها اتفاق افتاده باعث تولید کمتر شده است.
بتسی استیونسون، اقتصاددان دانشگاه میشیگان و یکی از مقامات دولت اوباما میگوید: «واقعیت این است که حتی بدون داشتن اطلاعات هم میتوانیم به اطراف خود نگاه کنیم و بگوییم، خوب، اول از همه، همه در خانه هستند اما به نوعی تا مدت طولانی هم احتمالا متوجه بزرگی این رکود نخواهیم شد.»
در روزهای اخیر، من با نیمی از اقتصاددانان درباره وضعیت اقتصاد ایالات متحده صحبت کردم و این سوال را پرسیدم که آیا ما در رکود هستیم؟ اکثر آنها متفقالقول جواب دادند: «بله، ما در رکود هستیم و حتی اگر به شکلی هنوز فکر میکنیم در رکود اقتصادی ناشی از کرونا نیستیم، طی چند روز آینده متوجه رکود خواهیم شد.»
بیل دوپور، معاون معاون رئیسجمهور و اقتصاددان فدرال در سنتلوئیس میگوید: «اقتصاد خیلی شدید وارد رکود شده است و این هم تا حد زیادی بخاطر این است که باید بخاطر سلامت عمومی، بخشهای زیادی از اقتصاد از کار بیافتند.»
آنچه که اکنون رخ داده، با سایر رکودهای اقتصادی اخیر متفاوت است. این مسئله به بحران ناشی از کرونا که در سازمان بهداشت جهانی ایجاد شده، وابسته است. مقامات دولتی به این نتیجه رسیدند؛ که تعطیل کردن مشاغل و متوقف کردن فعالیتهای اقتصادی ارزش جان انسانها را دارد. همانطور که بروس ساکردوت، اقتصاددان دانشگاه دارتموث گقته است: «همه چیز تحت کنترل این ویروس لعنتی قرار گرفته است.»
مارک گلدوین، مدیرارشد سیاستگذاری بودجه مسئولانه فدرال، هم میگوید:«اکنون ما فقط سعی میکنیم سقوط را مدیریت کنیم.»
علائم هشداردهنده در همه جا وجود دارد، حتی اگر اطلاعاتی هنوز وجود نداشته باشد
رکود اقتصادی به معنای کلی این است که اقتصاد به جای رشد، منقبض شود.
بهطور سنتی، رکود اقتصادی نتیجه ایجاد دو چهارم رشد منفی متوالی تولید ناخالص داخلی تعریف شده است. دفتر ملی تحقیقات اقتصادی تعریف گستردهتری دارد: «رکود اقتصادی همان کاهش چشمگیر فعالیتهای اقتصادی که در سراسر اقتصاد گسترش یافته و بیش از چند ماه به طول انجامیده است که در تولید ناخالص داخلی واقعی، درآمد واقعی، اشتغال، تولید صنعتی و خردهفروشی و فروش عمده قابل مشاهده است.»
ریچارد سیلا، استاد برجسته اقتصاد در دانشگاه نیویورک گفت: «نکته این است که ما دچار یک انقباض شدید اقتصادی خواهیم شد. اما رسما نمیدانیم که این دوره، رکود اقتصادی ناشی از کرونا است یا نه! اما این واقعا موضوع مهمی نیست.»
اطلاعاتی که داریم، مبهم است. رستورانها در ایالتهای مختلف خلوت شدهاند و آژانسهای هوایی کاهش پرواز چشمگیری داشتهاند.
آمار بیکاری در هفته آخر 14 مارس به 281 هزار نفر افزایش یافت و گلدمن ساکس تخمین میزند که این تعداد از 15 تا 21 مارس به 2.25 میلیون نفر برسد. در ایالات مختلف درخواست بیمه بیکاری از طرف کارمندان تعدیل شده به شدت افزایش پیدا کرده است. انتظار میرود که نرخ بیکاری با نرخ حداقل 3.5 درصد در فوریه افزایش پیدا کند.
پیش بینیهای انجام شده توسط تحلیلگران نشان میدهد؛ رشد تولید ناخالص داخلی در روزهای اخیر افزایش پیدا کرده است. JPMorgan پیشبینی میکند که اقتصاد در سه ماهه دوم 14 درصد کاهش و گلدمن پیشبینی کرد که 24 درصد کاهش داشته باشد. در عین حال هم هر دو پیشبینی کردند که در سه ماهه سوم و چهارم سقوط شدیدی اتفاق بیفتد، هر چند این پیش بینیها بر این اساس بیان شده است که ویروس تا آن زمان تحت کنترل در آمده باشد، که البته دور از ذهن هم نیست.
دوپور همچنین افزود: «هر چند من به پایان سریع کرونا خیلی امیدوار نیستم و شک دارم.»
این رکود اقتصادی نه تنها در بازارهای بزرگ، بلکه در مغازههای کوچک هم وجود دارد
J.W که یکی از کارمندان موسسه روزولت (یکی از اندیشکدههای مترقی دنیا) است توضیح داده است که: بیشتر رکودهای اخیر در سیستم مالی آغاز شده بوده درست مثل رکود اقتصادی دهه اخیر؛ اما بحران کرونی ناشی از کرونا دقیقا از همان اول اقتصاد را نشانه گرفته بود.
اما این بدان معنا نیست که آنچه در وال استریت اتفاق میافتد مهم نیست. در حالی که بازار بورس ضرورتا برای خیلیها از جمله افرادی که برای بازنشتگی خود در آن پول سرمایهگذاری کردند، اقتصاد نیست، از طرفی بورس سهام میتواند شاخص اصلی اقتصاد باشد اما با این ارزیابی اوضاع بازار بورس خوب نیست. از سال 2017 که ترامپ مسئولیت بورس را به عهده گرفته است شاخص سهام سهام افت داشته و بازارها بسیار بی ثبات شدهاند..
Daco میگوید: «اگر به این فکر کنید، بازار سهام بازتاب گسترده واسطهگری مالی است. این در واقع کارت امتیازی است که با آن کسبوکارها به مرور زمان درآمد کسب میکنند، وام میگیرند، وام میدهند و تولید میکنند.»
عملکرد سهام بورس میتواند تاثیر روانشناختی هم داشته باشد، خواه این تاثیر فقط در سرفصلها باشد یا افرادی که سرمایهگذاریهای خود را بررسی میکنند. سیلا در این خصوص میگوید: «من فکر میکنم که کاهش 30 درصدی بازار سهام، مردم را فقیرتر میکند، بنابراین آنها از بورس بیرون میروند و سرمایه گذاری کمتری خواهند کرد که در واقع این منبع کاهش تقاضا خواهد بود.»
قیمت نفت هم سقوط کرده است، و این مساله هم در کنار بحث کرونا قوز بالا قوز شده است و این مساله هم ناشی از جنگ قیمت بین عربستان سعودی و روسیه و از طرفی هم به کاهش سفرهای هوایی و به دنبال آن کاهش تقاضا و تحولات به وجود آمده در ارتباط با کرونا مرتبط میشود. در اقتصاد معمولی، این به معنی پایین آمدن قیمت گاز است که این مساله به معنی این خواهد بود که مصرفکنندگان پول بیشتری برای خرج کردن خواهند داشت. اما باز هم این طور نیست. بسیاری از مردم به جای رانندگی ترجیح میدهند پول خود را پسانداز کنند.
فراتر از اتفاقات بازار سهام و قیمت نفت، اکنون مردم در سراسر کشور احساس شوک واقعی ناشی از رکونا در زندگی روزمره خود دارند. آنها معاملهگران بازارهای بزرگ نیستند که در خط مقدم بحران اقتصادی قرار دارند، آنها کارگران روزمزد هستند.
آنچه در حال حاضر اتفاق میافتد، ترکیبی از محدودیتهای عرضه و تقاضا است. در بعضی موارد، محدودیتهای قانونی وجود دارد. شهرها و ایالتها در حال تعطیل کردن کافهها، رستورانها، سالنهای ورزشی و غیره به خاطر کرونا بسته هستند و به مردم گفته میشود که در خانه بمانند. در یعضی موارد دیگر، محدودیتها قانونی نیستند، اما اینها را جامعه تعیین میکند.
ساکردوت میگوید: «بخشهای بزرگی از صنایع محدود خواهند شد، بنابراین این مشاغل مجبور میشوند ساعت کاری را کم کنند و کارمندان خود را رها کنند.» او همچنین تاکید کرده است که مانند سال 2008، این امر به سختی مردم را در پایینترین طیف اقتصادی و آموزشی قرار داد و اکنون هم با بحران اقتصادی ناشی از کرواشکاف در آموزشوپرورش دوباره زیاد خواهد شد، اگر برای مقابله با آن قویتر عمل نشود.
«وقتی تولید ناخالص داخلی 5 درصد کاهش مییابد، این طور به نظر میرسد که مردم 5 درصد هزینههای خود را کاهش دادهاند. آیا برای شما منطقی به نظر میرسد که مردم هزینهها را 5 درصد را کاهش دادهاند؟ آیا منطقی به نظر میرسد که بزرگتر از این باشد؟» استیونسون میگوید: «مهم نیست که چطور به تولید ناخالص داخلی نگاه میکنید، میتوانیم شاهد کاهش آن باشیم.»
دوپور هشدار داده است كه دولتهای ایالتی و محلی نیز میتوانند به سمت مشكلات شدید پیش بروند. هزینه وام گرفتن برای بسیاری از آنها به شدت افزایش یافته است و برای دولتهایی که با سرمایه گذاریهای مهم پیش میروند، این باعث افزایش هزینههای بهره بالاتر از درآمد مالیاتی میشود. سرانجام، باید تصمیم بگیرند که درباره کاهش هزینهها تصمیم نهایی خود را بگیرند. دوپور در این باره میگوید: «این به معنای پیشرفت خدمات عمومی بد است، از جمله این موارد میتوان به اورژانسهای بهداشتعمومی مانند بیمارستانهای عمومی و کلینیکها، و از دست دادن درآمد شرکتها و کارگرانی که تولیدکننده این موارد هستند، اشاره کرد.»
ما در وضعیت نامشخصی هستیم
هرکسی در این اوضاع در مورد اقتصاد ایالات متحده، حدسهایی میزند. برخی از اقتصاددانان گفتهاند؛ كه اقتصاد در سه ماهه سوم کاهش مییابد. اما فرض آنها این است که ویروس تحت كنترل باشد و مردم قادر باشند حداقل تا حدودی به زندگی عادی خود برگردند.
گلدوین گفت: «تا زمانی که بخش بهداشت عمومی این مسئله را حل نکند، بهبودی حاصل نخواهد شد.»
دولت باید برنامهای داشته باشد تا بتواند همه چیز را کنترل کند، تا از نظر علمی دارویی برای آن پیدا شود. دولت آمریکا نرخ بهره را کاهش داده، وام تزریق کرده و اقدامات دیگری را برای کمک به تقویت سیستم مالی انجام داده است. کنگره در پایتخت هیل، قوانینی را در مورد تولید واکسن، آزمایش رایگان و کاهش گسترش بیکاری تصویب کرده است و حتی بودجه یک تریلیون دلاری برای این کار در دست بررسی است.
چنین اقداماتی به منظور جلوگیری از رکود اقتصادی ناشی از بحران بهداشتی و دامن زدن به مشاغل و شهروندان است. البته نگرانی این است که این اقدامات کافی خواهند بود یا خیر؟
استیونسون میگوید: «خطر انجام کار کم، بسیار بیشتر از خطر انجام کار بیش از حد است.»
اگر بحران کرونا زود تمام شود، یا اگر دولت به اندازه کافی اقدامات لازم را انجام دهد، به محض پایان همه اینها، انتظار میرود که اقتصاد و رشد اقتصادی دوباره با کاهش روبرو باشد. سیلا در این خصوص میگوید: «امکان بهبودی وجود دارد بنابراین پس از اتمام همه چیز، همه به آرامش میرسند، اما ما نمیدانیم دقیقا چه زمانی این اتفاق خواهد افتاد.»
اما اگر کم کاری کنیم، پس از پایان بحران رکود اقتصادی ناشی از کرونا، بازگرداندن اقتصاد به وضعیت مناسب بسیار سختتر خواهد بود. این واقعیت که مشتریانی وجود دارند که میتوانند به عقب برگردند به معنای این نیست که یک تجارت بلافاصله میتواند دوباره شروع به کار کند، یا اینکه این مشتریان پول در جیب خود دارند. او همچین افزود که مرم میخواهند به روال زندگی عادی برگردند. به رستوران، کافه، سینما و مرکز خرید بروند و لذت ببرند، اما اگر همه پسانداز خود را خرج کرده باشند نمیتوانند این کار را بکنند.
ما در حال حاضر واقعا در سرزمین ناشناخته و نامعلومی هستیم.. ما همه میدانیم زمان رکود اقتصادی تقریبا اوایل مارس 2020 شروع شده است اما هیچ ایدهای نداریم که این رکود چه زمانی به پایان خواهد رسید. حتس ممکن است ماهها یا یک سال به این شرایط نتوان رکود اقتصادی گفت. بهترین سناریو این است که این یک رکود بسیار عمیق اما کوتاه باشد. (آخرین رکود 18 ماه به طول انجامید.) بدترین حالت؟ خوب، ما دقیقا نمیدانیم بدترین حالت چیست. ما در شرایط جدیدی قرار گرفتهایم که قبلا هیچگاه مشابه آن را تجربه نکردهایم. پس باید ببینم چه میشود.