وقتی جیم اسمیت (نام مستعار) در یک شرکت روابط عمومی، بازاریابی و ارتباطات در میدتاون نیویورک مشغول به کار بود، برای رئیسی کار میکرد که انگار شخصیت خبیث میراندا پریسلی فیلم «شیطان پرادا میپوشد» در او حلول کرده بود. بهتازگی توجهها دوباره به مسئله محیط کاری ناسالم جلب شده است. اما چطور از خودمان در محیط کاری این چنینی محافظت کنیم؟
جیم میگوید: «یک بار جلوی همه به یکی از هماهنگکنندگان حساب گفت گداگشنه پایین شهری، چون ساعت 6:15 بعد از ظهر محل کار را ترک کرده بود. ساعت کار ما 6 تمام میشد. هر روز میآمد و اعلام میکرد چند تا قرص محرک آدرال خورده است. هر بار من و بقیه افراد حاضر در دفتر دچار اضطراب شدید و فلجکنندهای میشدیم».
همچنین دیده بود که این مدیرعامل تظاهر به گریه میکند و بلافاصله بعد از اخراج بیدلیل کارمندی جلوی همه کارکنان قهقهه میزند. اسمیت میگوید: «واقعا ترسیده بودم».
در این شرکت کوچک همه میترسیدند این رفتار نامناسب را گزارش کنند.
اسمیت میگوید: «نمیتوانستیم به هیچکس اعتماد کنیم، هر حرفی ممکن بود به گوشش برسد. سوگلیهایش همه جا بودند».
اسمیت میگوید نرخ تعویض کارکنان 100 درصد بود، با این حال «رها کردن این شرکت سختترین کار عمرم بود. هر کسی که برای این فرد کار میکند، دچار سندرم استکهلم میشود».
بهتازگی توجهات دوباره به مسئله محیطهای کاری ناسالم جلب شده است. از جمله این موارد اتهامهایی است که در مورد کارهای نادرست در پشت صحنه برنامه تلویزیونی «الن دیجنرس» مطرح شده است. 10 کارمند سابق و یکی از کارمندان کنونی این برنامه شکایتهایی را مبنی بر نژادپرستی و ارعاب مطرح کردهاند و گفتهاند مدیران برنامههایشان به آنها گفتهاند مستقیم با الن دیجنرس صحبت نکنند. اتهامهایی هم در مورد سوءرفتار جنسی در محیط کاری در برنامههای مثل Me too مطرح شدهاند.
متاسفانه هیچ صنعتی در برابر بدرفتاری مصون نیست. کارمندان حتی وقتی از خانه کار میکنند، ممکن است در تماسهای ویدئویی با بیادبی یا انتظار برای گوش به زنگ بودن همیشگی مواجه شوند و به این ترتیب محیط کاری ناسالم حتی در شرایط دورکاری هم باعث اضطراب و ناامنی میتواند باشد.
مارک اسپاند (Mark Spund)، وکیل اشتغال در شرکت Davidoff Hutcher & Citron در میدتاون میگوید اگر محیط کارتان جهنمی است و در محیط کاری ناسالم کار میکنید، اتفاقات را در دفتری ثبت کنید.
او میگوید: «با این کار دست کم مدرک مکتوبی دارید. هرچه این روایتها پرجزئیاتتر باشند، پرونده قانعکنندهتری دارید. اگر فردی من را آزار بدهد و همان روز مکتوبش کنم، تقریبا مطابق با واقعیت همه چیز ثبت شده است، اما اگر سه ماه بعد به سراغ آن اتفاق بروم، باید تلاش کنم به یاد بیاورم چه حرفهایی زده شده بود».
گام بعدی برای محافظت از خود در محیط کاری ناسالم، اعتراض کردن است. اسپاند میگوید: «اگر مسئله مربوط به همکارتان است، به سرپرستتان مراجعه کنید. اگر مانند اتهامها علیه تهیهکنندگان برنامه الن، مربوط به مقامهای بالاتر است، باید مستقیم به منابع انسانی مراجعه کنید».
اگر شرکتتان واحد منابع انسانی ندارد یا مسبب مشکلات خود صاحب شرکت است، باز هم میتوانید شکایت کنید. اسپاند میگوید: «شکایتتان را در واحد حقوق بشر ایالت نیویورک یا کمیسیون حقوق بشر شهر نیویورک ثبت کنید».
علی فضل (Ali Fazal)، مدیر ارشد بازاریابی شرکت Hibob مستقر در منطقه ترایبکای نیویورک که به شرکتها کمک میکند محیط کاری مثبت ایجاد کنند میگوید تغییر از پیگیری مشکلات از سوی کارمندان شروع میشود. او میگوید: «قدرتتان در نقش یک دستاندرکار را دست کم نگیرید. نیویورک مرکز بسیاری از صنایع است، ما این فرصت را داریم که با سرمشق بودن رهبری کنیم».
محیط کاری ناسالم میتوانند برای کارفرما هم پیامدهای فاجعهباری به همراه داشته باشند، پس برای شرکتها مهم است که روشهایی را ایجاد کنند که کارمندان بتوانند بهصورت ناشناس انتقاد یا پیشنهاد بدهند یا شکایت کنند و شرکت به شکایتها رسیدگی کند.
فضل میگوید: «دردسر اقتصادی بزرگی است، هیچکس علاقه ندارد با شرکتی کار کند که ناسالم شناخته میشود. مثل این است که کارخانهای با تجهیزات ناامن داشته باشید. در این حد اهمیت دارد».
مسموم بودن محیط کار و محیط کار ناسالم درجات مختلفی دارد و از آزار جنسی، تبعیض نژادی و سوءاستفاده فیزیکی یا کلامی تا مدیری را دربرمیگیرد که موفقیتهای کارمندان را به خودش نسبت میدهد. اگرچه مورد آخر نیز محیط نامناسبی ایجاد میکند، راهحلش معمولا شامل گفتوگویی بین منابع انسانی و آن مدیر میشود، درحالیکه موارد دیگر جدیتر و نیازمند تحقیقات هستند.
گاهی اوقات مسموم بودن نتیجه حساسیت زیاد کار است. تیموتی جونز (نام مستعار) کار ارسال مظنه اکتساب داراییهای گرانقیمت را برای یک شرکت بانک سرمایهگذاری و خدمات مالی جهانی انجام میدهد.
او میگوید: «بهروشنی گفتند اغلب افراد بیشتر از سه سال در این کار دوام نمیآورند. وقتی کارم را شروع کردم، افراد دیگری هم در سطح من بودند، اما یکی یکی اخراج شدند».
برای لورا سانتوس (نام مستعار)، استعفا از شرکتی ارتباطاتی در منطقه سوهو به این معنی بود که دیگر کسی سرش داد نمیزند و ترسی هم از اخراج شدن ندارد. او میگوید: «کارمندان زیادی داشتیم که کمتر از یک هفته بعد از استخدام استعفا میکردند. برخی از کارآموزهای بدون دستمزد از این هم کمتر دوام میآوردند».
اگر در موقعیت مشابهی هستید و در محیط کاری ناسالم کار میکنید، اما احساس میکنید استعفا بهدلیل همهگیری نمیتواند جز گزینههایتان باشد، روی انجام وظایفتان و برآورده کردن انتظارات تمرکز کنید و در عین حال خودمراقبتی را در دستور کار قرار دهید.
جنیفر ماسلمن (Jennifer Musselman)، رواندرمانگر و مربی مدیریت میگوید: «در شرایط فعلی خیلی اختیار نداریم. بهتر است در عوض با استفاده هوشمندانه از این زمان فرصتهایی را برای خودتان بسازید که میتوانید در زمان بهبود شرایط اقتصادی از آنها استفاده کنید یا به بخشهای دیگری از زندگیتان که قبلا مغفول مانده بودند، توجه کنید و از آنها لذت ببرید».
پشتیبانی کلید دیگری برای بقاست.
ماسلمن میگوید: «با یک رواندرمانگر یا مربی مدیریت ماهر صحبت کنید. بیان کردن مشکلات برای فردی که در گوش دادن مهارت دارد یا تمرین گفتوگوهای دشوار میتواند اضطراب را برطرف کند و باعث شود احساس کنید بیشتر آمادهاید».
همچنین خوب است به خودتان یادآوری کنید که این شرایط موقتی است. فضل میگوید: «در انتهای دوران تحمل کردن و کنار آمدن با شرایط ناسالم هستیم. افراد بهمرور درک میکنند که میتوان بدون مواجهه با اینگونه شرایط مسموم موفق، فعال و دلبسته به محیط کار بود».
این درک میتواند به شما این توانایی را بدهد که اشتغال سالمتر را دنبال کنید.
اسمیت میگوید: «زندگی آنقدر کوتاه است که ارزش ندارد با نارضایتی در شغلی بمانید که زندگیتان را کوتاهتر هم میکند. تحمل ریسک بیکار ماندن به پاداشش میارزد و زودتر از تصورتان به آن پاداش میرسید چرا که شما باهوش، توانمند و باب میل بازار هستید. بیشتر از آنکه فکر میکنید، افراد بهدنبال شما خواهند بود. احساس ارزشمند بودن خوشایند است!»