با شروع سال جدید همه ما میخواهیم بدانیم که چه اتفاقاتی در پیش روی داریم. با توجه به اینکه فناوری و جامعه به سرعت در حال تغییر و تحول است، مدیران و سازمانها درباره آینده و چیزهایی که ممکن است با آن مواجه شوند، فکر میکنند. به همین دلیل باید به ایدههای مدیریتی متفاوتتری توجه کنیم تا بتوانیم در تغییرات دوام بیاوریم. در ادامه همراه باشید تا ۸ ایده برای مدیریت و رهبری در سال ۲۰۲۰ را معرفی کنیم.
ایدههای مدیریت و رهبری در سال ۲۰۲۰
۱. فرهنگهای چابک و مشارکتی بسازید
فرهنگهای چابکتری ایجاد کنید که سرعت، کارایی و تعامل بالای کارمندان را در کار به وجود آورد. ایجاد چنین فرهنگی نیاز به برداشتهای بسیار متفاوتی از فرهنگ دارد. به جز خصوصیات گسترده آن، تشخیص اینکه فرهنگ به صورت محلی در شبکهها تجربه میشود، تفاوتهای آن در سازمانها میتواند مثبت و منفی باشد و در دنیای امروز با فرایندهای ارتباطی قدیمی از بالا به پایین یا تغییر پیدرپی، چنین فرهنگی شکل نخواهد گرفت.
در ائتلاف سازمانها من فهمیدم که رویکردهای بسیار موثر تغییر فرهنگ، میتواند از طریق شبکهها با هدف قرار دادن رهبران اعتقادی، ایجاد آیندهای مطلوب برای کشورها و هدف قرار دادن فعالانهتر نقاطی که در آنها از ارزشها یا اولویتها سوء استفاده میشود، اعمال شود.
- راب کراس
۲. تغییرات اقلیمی را جدی بگیرید
چالش غالب در سال ۲۰۲۰، تغییرات اقلیمی خواهد بود. همه رهبران باید به شدت روی تبیین استراتژیهای پیش روی فکر کنند. این استراتژیها میتواند شامل کنترل کربن به جا مانده از سازمان، کار روی زنجیرههای تامین برای کاهش انرژی، انتشار و هدر رفت زباله، حمایت از سیاستهای آبوهوایی در سطح جهانی، منطقهای و محلی و صحبت در مورد پیشرفت آنها با کارمندان، مشتریان، سرمایهگذاران و دیگر ذینفعان باشد. ما به نوآوری در بسیاری از بخشها نیاز داریم تا به سرعت اقتصاد خود را به سمت تکنولوژیهای پاک سوق دهیم.
- اندرو وینستون
۳. پذیرای احساسات در محل کار باشید
با نادیده گرفتن احساسات در هنگام کار، از اطلاعات مهمی غافل میشویم و احتمال ایجاد خطاهای غیرقابل پیشبینی را بالا میبریم. ممکن است که ایمیلهایی ارسال کنیم که باعث اضطراب نابجا شود. به این ترتیب در کار هدفمند نخواهیم بود و احتمالا نارضایتی و فرسودگی بر اثر کار، بالا میرود. به همین دلیل توجه به احساسات کارمندان از ایدههای جذاب برای مدیریت و رهبری در سال ۲۰۲۰ شناخته میشود.
پذیرای احساسات در محل کار بودن یعنی دادن بازخورد مفیدتر و کمتر آزار دهنده (بازخوردی مشخص و عملی)، کمک به کارمندان دورکار برای احساس تعلق خاطر بیشتر (تنظیم زمانی برای جلسه در محیط مجازی) و ارتباط بهتر با تصمیمات مهم (توضیح استدلال خود و سوال و جواب کردن).
برای کسانی که به ROI (نرخ بازگشت سرمایه) در این موارد شک دارند؛ در هومو، شرکتی که از علوم رفتاری برای بهتر کار کردن استفاده میکند، فهمیدیم که کارمندانی که زمینههایی مرتبط با معنا، اعتماد و توانمندسازی دارند، بسیار شادتر شده و تقریبا ۱۰ درصد سازندهتر میشوند. وقت آن است که بیاموزیم چگونه احساسات را به محیط کار بیاوریم؛ بدون اینکه از کنترلمان خارج شود.
- لیز فوسلین
۴. تاثیر هوش مصنوعی را درک کرده و برای آن آماده شوید
مدیران در تمام سطوح باید بدانند که هوش مصنوعی چگونه سطح کار را افزایش داده و بهبود میبخشد. هوش مصنوعی قابلیت این را دارد که کارهای خسته کننده را خودکار کرده، حجم انبوهی از دادهها را پردازش، رفتار انسان را پیشبینی و کارهایی ایجاد کند که انسان توانایی بررسی و تایید آن را دارد. هوش مصنوعی تقریبا همه کارها را کارآمدتر و رضایتبخشتر میکند. وقتی مدیران این قابلیت را درک کرده و بپذیرند، میتوانند اعضای تیم خود را به آزمایش روشهای جدید برای انجام کارها تشویق کنند.
به عنوان مثال، در حال حاضر در خدمات مشتری میبینید که عوامل انسانی گفتگوهای پیچیدهای با مصرفکنندگان دارند، در حالی که هوش مصنوعی میتواند به راحتی در پس زمینه به آنها کمک کند. با گذشت زمان، هوش مصنوعی هوشمندتر شده و پاسخ سوالات مشتریان را خواهد داد. کسبوکارها با خودکار کردن کارهای خسته کننده، توسعه هوش مصنوعی و آموزش رباتها میتوانند بهرهوری و رضایت کارمندان را افزایش داده و تجربه مشتری را به طرز چشمگیری بهبود بخشند.
- پی. وی. کانان
۵. روی مشتریان سرمایهگذاری کنید
تنها و مهمترین کاری که رهبران و سازمانها باید در پیش بگیرند، سرمایهگذاری روی ارزشمندتر کردن مشتریان است. اگر مشتری را همیشگی در نظر بگیرید، دیگر چالش استراتژیکی برای جذب دوباره آنها نخواهید داشت. به همین دلیل است که کسبوکارها باید روی مشتری و ارباب رجوع سرمایهگذاری کنند تا با ارزشتر شوند.
- مایکل اسچارج
۶. نگاهی فراگیر به تفاوتها داشته باشید
در آمریکا، درک افراد از تفاوتهای جمعیتی (به ویژه در مورد نژاد و جنسیت) بیشتر شده و صحبت درباره آن مشکلتر شده است. مردم معمولا موقع بحث در مورد چنین اختلافاتی در بدترین حالت، با جهل بیش از حد صحبت میکنند، اما بیشتر اوقات سکوت را ترجیح میدهند. بااینحال، به نظر میرسد که این روش در سال ۲۰۲۰، با تغییر ماهیت فضاهای کاری، مناسب نباشد.
برای گذر از این تصور که نژاد و جنسیت مسئلهای است که باید از آن دوری و اجتناب کرد، رویکردی جدید لازم است. این رویکرد باید روی پذیرش تفاوتها تاثیر بگذارد و تایید کند که هر یک از ما باید اطلاعات بیشتری در مورد تفاوتهای خاص در زمینههای کاری، نقشهای زندگی و ساختارهای اجتماعی خود داشته باشیم.
مورد اول، واژه جدیدی است که برای انعکاس زندگی خیلی از افراد به وجود آمده است. به عنوان مثال، خطاب کردن افراد با ضمیر مفرد یا اصطلاح همسو جنسی (cisgender) و تمایز تمایلات جنسی و هویت جنسیتی، از این دست موارد هستند. مورد دوم، بررسی تجربیات شما و دیگران در مورد نادیده گرفتن، تعرض و مزیت است. هریک از ما با اتخاذ رویکرد یادگیری برای درک تفاوتهای فردی و گروهی، میتوانیم بینش ارزشمندی را از جنبههای بینظیر زندگی اجتماعی به دست آوریم.
- مورلا هرناندز
۷. تعادل برقرار کردن بین سرمایه انسانی و ماشینی را فراموش نکنید
در دنیای پر سرعتی که تکنولوژی آن را با هوش مصنوعی سادهتر کرده، مهم است که مانع سقوط ارزش انسان شویم. معمولا مشاغلی که فناوریهای پیشرفته را با سرمایه انسانی ادغام میکنند، مرتکب این خطا میشوند. تحقیقات جدیدی نشان میدهد که این رویکرد میتواند کسبوکارها را در خطر بیندازد.
رهبران کسبوکاری که همزمان با پیادهسازی تکنولوژی روی کارمندان خود هم سرمایهگذاری میکنند؛ شاهد رشد و پیشرفت در کار خود خواهند بود. در این شرایط، فعالیتها و وظایفی که کارمندان انجام میدهند، ارزش افزوده بالاتری ایجاد کرده و مهارت را افزایش میدهد. در دنیای تکنولوژی محور، سرمایه انسانی در هدایت عملکرد کسبوکار، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
- شارمیلا سی. چاترجی
۸. سازمان خود را به سازمان یادگیرنده پیشرفته و ترکیبی تبدیل کنید
بررسی اخیر MIT SMR-BCG، از هزاران شرکت در سراسر جهان، نشان میدهد که سرمایهگذاریها و برنامههای کاربردی هوش مصنوعی که در حال حاضر گسترده شده است، فقط ۳۰ درصد ارزش افزوده تولید میکنند. رهبران برای موفقیت باید روی هدف استراتژیک بزرگی چون ساخت سازمانهایی با قدرت الگوریتمی تمرکز کنند تا بتوانند در محیط آموزشی متغیر، رقابت کنند.
برای دستیابی به این اهداف، شرکتها باید در ترکیبهای همکاری بین الگوریتمها و افراد تجدید نظر کرده و به طور موثر وظایف را بین انسان، ماشین یا ترکیب این دو، تقسیم کنند. همچنین، آنها باید اقدامات لازم را برای ایجاد حلقههای یادگیری سریع و مستقل برای کارهای فناوری محور اتخاذ کنند و به طور جدی در مورد حاکمیت و اخلاق الگوریتمی فکر کنند، تا هم از اثربخشی و هم از پذیرش اجتماعی اطمینان حاصل شود. شرکتهایی در سال ۲۰۲۰ موفق میشوند که سازمانهای یادگیرنده پیشرفته و ترکیبی (HELOs) باشند.
- مارتین رییوز
شما برای مدیریت و رهبری در سال ۲۰۲۰ چه پیشنهاداتی دارید؟