Skip to main content

حتماً بارها شنیده‌اید که می‌گویند رهبران با گذشت زمان رهبر نمی‌شوند بلکه با توانایی ذاتی رهبری به دنیا می‌آیند. شاید هم فکر کنید آن‌ها به خاطر موقعیتشان به این درجه رسیده‌اند. اما دوایت آیزنهاور می‌گوید «رهبری نوعی هنر است که فرد به کمک آن، فرد دیگری را متقاعد به انجام کاری که می‌خواهد می‌کند. بنابراین فرد این کار را انجام می‌دهد چون خودش می‌خواهد که آن را انجام دهد نه اینکه مجبور باشد.» اما رهبری چیست و چه مهارت های رهبری درست و مناسبی برای تبدیل شدن به یک رهبر خوب لازم است؟

منظور از مهارت های رهبری چیست؟

بعضی از رهبرانی که مهارت های رهبری درست و کاملی دارند، دارای توانایی ذهنی و جسمی فوق‌العاده‌ای هستند و بعضی دیگر به صورت ذاتی نیاز دارند نسبت به دیگران احساس قدرت و کنترل داشته باشند. این نوع رهبران می‌توانند افرادشان را با نیروی زور یا ترس پیرو خودشان کنند. اگر به کمپین‌های ریاست جمهوری یا انتخابات توجه کنید، متوجه می‌شوید که نامزدهای انتخاباتی سعی می‌کنند با استفاده از قدرت ترس افراد، رأی آن‌ها را به دست بیاورند.

چنین رهبرانی معمولاً به خاطر نیاز یک گروه به وجود می‌آیند و همه به عنوان محافظ به آن‌ها نگاه می‌کنند. این نوع رهبران احتمالا به دلیل دانایی یا ارزش‌های معنوی برتر‌شان روی کار می‌آیند. در سازمان‌ها این نوع رهبران خوب می‌دانند چطور کارها را پیش ببرند و در این کار مهارت بی‌نظیری دارند؛ چراکه دارای مهارت‌های مدیریتی فوق‌العاده‌ای هستند. آن‌ها قدرت کاریزما دارند و این باعث می‌شود خیلی خوب بتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند یا به آن‌ها انگیزه بدهند.

البته که این خصوصیات آن‌ها را از دیگران متمایز می‌کنند اما مسئله اینجاست که رهبری فقط مربوط به این مسائل نیست و همه کسانی که این خصوصیات را دارند رهبر به حساب نمی‌آیند. خیلی از این افراد فقط صحبت‌های انگیزشی می‌کنند یا همیشه درباره یک مساله صحبت می‌کنند و هیچ موضوع جدیدی برای ارائه ندارند اما رهبران، می‌دانند که همه مسائل به یکدیگر مرتبط هستند و برای اینکه بتوانند مسئله‌ای را حل کنند باید به کلیت ماجرا نگاه کنند.

رهبری با بینش‌تان آغاز می‌شود

یک رهبر که مهارت های رهبری را در خود به خوبی توسعه داده باشد، می‌تواند به نتیجه‌های مهمی در طول فعالیت خود دست پیدا کند. اما همیشه هم به این سادگی نیست. اینکه بتوانید افراد را متقاعد کنید برای انجام یک مأموریت با یکدیگر همکاری کنند، به نظر کار ساده‌ای می‌آید ولی این کار مراحل زیادی دارد و شبیه به یک فرایند است. رهبران باید الهام‌بخش تیم باشند تا اعضای تیم مسیر و بینش‌شان را بپذیرند. این یعنی شما به عنوان رهبر باید برای هر نقش، فرد درستی را انتخاب کنید و افراد مناسبی را سرکار بگذارید تا بتوانند موفق شوند. حال چطور باید این کار را انجام دهید؟ کافی است به هر فرد وظایفی را بدهید که در انجام دادن آن مهارت دارد و کارهایی که در آن تخصص ندارد را به او محول نکنید.

بینش شما تصویر کلی فرایند است و برای اینکه بتوانید دیگران را به سمت آن سوق دهید، باید بینش‌تان متقاعدکننده و واقعی باشد. بینش در واقع نظری اجمالی بر آینده است؛ تصویری که از طریق آن می‌توانید نقطه‌ای که می‌خواهید در آینده به آن برسید را ببینید. بنابراین باید این بینش را مبنای برنامه‌ریزی‌هایتان قرار دهید تا بتوانید مسیرهای اولویت‌دارتان را مشخص کنید و نتایج را اندازه‌گیری کنید. یک رهبر بر نقاط قوت تیمش تمرکز کرده و سعی می‌کند در شرایط موجود از آن توانایی‌ها استفاده کند؛ یعنی در واقع او با این کار تخصیص وظایف می‌کند.

الهام‌بخشی به اعضای تیم

وقتی توانستید تصویری کلی از هدف آینده‌تان‌ داشته باشید و بینشی برای خودتان ایجادکنید، وقت آن رسیده که به تیم‌تان انگیزه و الهام ببخشید. این کار در ابتدای راه ساده است ولی وقتی هیجان اولیه آن‌ها از بین رفت، آنگاه می‌خواهید چه کنید؟ اینجا است که مهارت های رهبری به کمک شما می‌آید و دقیقا به همین خاطر است که می‌گوییم رهبری نوعی فرایند است؛ چون همیشه باید سعی کنید افرادتان را با بینش‌تان هماهنگ کنید. بینشی که با نیازها، خواسته‌ها و تمایلات آن‌ها سازگار باشد تا افراد برای دنبال کردن آن انگیزه پیدا کنند.

باید به افرد بفهمانید کاری که می‌کنند نتایجی به همراه دارد که آن نتایج باعث موفقیت‌شان می‌شود و آن‌ها را به پاداشی که می‌خواهند می‌رساند. برای این کار باید مزایای بینش‌تان را برای تیم و مشتریان توضیح دهید و آن را برایشان سرگرم‌کننده و جذاب کنید. اگر در جایگاه خودتان تخصص داشته باشید این کار برایتان خیلی راحت خواهد بود. تخصص داشتن برای شما اعتبار می‌آورد؛ چرا که شما برای به دست آوردن آن تلاش کرده‌اید و افراد این مسئله را خوب می‌دانند.

افراد به رهبر با توانایی‌ها و مهارت های رهبری متخصص اعتماد دارند، به حرفشان گوش می‌دهند و هر زمان از آن‌ها بخواهند از آن‌ها پیروی می‌کنند. وقتی در کارتان تخصص داشته باشید، الهام‌بخشی به اعضای تیم برایتان آسان‌تر می‌شود. زمانی که به پزشک مراجعه می‌کنید را در نظر بگیرید؛ وقتی دکتر می‌گوید فلان دارو را بخرید و مصرف کنید، هیچ‌کس از او نمی‌پرسد چرا و به تشخیص او شک نمی‌کند زیرا همه به دکتر اطمینان دارند و می‌دانند او در این کار تخصص دارد. شما نیز به عنوان رهبر نباید بیش از حد از قدرت کاریزما یا نفوذتان به عنوان ابزار انگیزشی استفاده کنید زیرا این نوع انگیزه هیچ ارزشی به تیم‌تان اضافه نمی‌کند.

مدیریت بینش

وقتی برای بینش‌تان برنامه‌ریزی داشته باشید، مراحل دستیابی به آن برایتان راحت‌تر می‌شود. باید تیمتان را در مسیر درست قرار دهید. درست است که خودتان هم می‌توانید این کارها را انجام دهید ولی شما باید وقتتان را صرف فعالیت‌های مهم‌تری کنید.

بنابراین لازم است مدیرانی را سر کار بیاورید تا در انجام بعضی کارها کمکتان کنند و از مهارت های رهبری به خوبی بهره‌مند شده باشند. وقتی مدیرانی را به کار می‌گیرید به این معنا نیست که همه آن‌ها رهبر تیم هستند. بلکه رهبر موفق کسی است که همیشه پتانسیل رهبری را در دیگران جستجو می‌کند و سعی می‌کند مهارتی که برای موفقیت تیم‌هایشان احتیاج دارند را در آن‌ها توسعه بخشد. وقتی مدیرانی را برای کار با اعضای تیم در نظر می‌گیرید، باید اطمینان حاصل کنید که مدیر علاوه بر تخصیص وظایف، توانسته باشد آن‌ها را به خوبی به افراد تیم بفهماند.

برنامه‌ریزی و استفاده مؤثر از منابع دیگر برای تولید نتایج مطلوب را مدیریت می گوییم. از طرفی، رهبری یعنی ایجاد یک مسیر و به حرکت درآوردن دیگران در آن؛ مسیری که افراد در آن بتوانند آینده‌ بهتری را تصور کرده و برای تحقق آن تلاش کنند.

شما به عنوان رهبر باید به اعضای تیم‌تان اهداف عملیاتی بدهید که به کمک آن بتوانند به بینش دست پیدا کنند. همچنین باید به آن‌ها بگویید که برای تحقق بینش گاهی ممکن است مجبور شوید در مسیر تغییراتی ایجاد کنید. وقتی نوبت به تغییر مسیر برسد مدیران باید بدانند که چطور آن را کنترل کنند.

بهترین راه برای توسعه مهارت های رهبری

بهترین راه این است که رهبران تیم را فرا بخوانید و برایشان توضیح دهید که چرا مجبورید در برنامه‌‌تان تغییراتی ایجاد کنید. وقتی آن‌ها خوب متوجه علت تغییر شوند، خیلی راحت می‌توانند با کمک اعضای تیم‌شان این تغییر مسیر را مدیریت کنند و بدون هیچ حادثه‌ای مسیرشان را عوض کنند. همچنین این مسئله باعث می‌شود که همواره حمایت اعضای تیم‌تان را داشته باشید.

به عنوان رهبر باید کاری کنید تا نقش اعضای تیم با توانایی‌هایشان همخوانی داشته باشد و بتوانند از پس وظایفشان بربیایند. همچنین باید به تک تک آن‌ها فرصتی برای رشد و موفقیت بدهید تا آن‌ها هم روزی بتوانند به رهبران خوبی تبدیل شوند.

وقتی به پیشرفت اعضای تیم کمک کنید باعث می‌شود به اهداف‌شان برسند و عملکردشان افزایش پیدا کند. یادتان باشد اگر مدام به اعضای تیمتان فیدبک دهید و کارهایشان را پیگیری کنید، درواقع به آن‌ها خدمت بزرگی کرده‌اید.

شما به عنوان رهبر چه مهارت های رهبری ویژه‌ای در خودتان دیده‌اید و چطور آن‌ها را پرورش می‌دهید؟

منبع

Leave a Reply

Close Menu

شرکت توسعه سازمانی همرو

به این پرسش‌ها فکر کنید:
– چگونه نسل بعدی مدیران در سازمان خود را شناسایی می‌کنید و ارتقاء می‌دهید؟
– چگونه نقش رهبری را در سازمان گسترش می‌دهید؟
– چگونه مشارکت افراد را بالا می‌برید و آنها را در جهت طراحی راه‌کار همراه می‌کنید؟
– چگونه تجربه اعضای سازمان و مشتریان خود را می‌سنجید و تغییرات نوآورانه ایجاد می‌کنید؟

 

با ما در ارتباط باشید

آدرس: تهران- خ ولیعصر- بالاتر از میدان ونک- کوچه خلیل‌زاده- پلاک ۲۸

تلفن: ۸۷۶۳۴۸۵۴-۰۲۱
ایمیل: hi@hamro.org