برخی از استارتاپها دارای عامل «جذابیت» هستند و برخی دیگر نه. به همین دلیل بنیانگذاران بسیاری در تلاش هستند تا بفهمند که چگونه میتوان یک استارتاپ جذاب داشت؟ و آن عامل جذابیت دقیقا چیست؟ برای پاسخدادن به این سوالات شاید بد نباشد تا در ادامه با مهارت رهبری آشنا شویم.
هدف بیشتر استارتاپها موفقیت است اما وقتی فقط به دنبال پول درآوردن و رشد مالی بروند، ماموریت اصلیشان را فراموش میکنند. آنها میخواهند سریع رشد کنند و در عین حال فرهنگی فراگیر ایجاد کنند. در چنین موقعیتی است که مهارت در رهبری و رهبری کردن ارزش بالایی پیدا میکند و نشان میدهد که چطور میتوان یک کسبوکار نوپا را به قله موفقیت یا درهی شکست رساند.
بعد از همکاری با صدها استارتاپ متوجه مسئلهای شدم. دو نوع مدیرعامل در این استارتاپها وجود دارد: آنهایی که شغلشان را ترک میکنند چون از آن خسته شدهاند و در رویای شروع کاری جدید هستند و آنهایی که بلافاصله بعد از دریافت مدرک MBA میخواهند استارتاپ خودشان را ایجاد کنند. به همین دلیل است که بسیاری از استارتاپها با مشکل فرد محوری و سازماندهی تیمی دست و پنجه نرم میکنند؛ چراکه رهبری در این حوزهها آموزش داده نمیشود و بسیاری از اوقات هماهنگی و تعامل سازنده درون تیم وجود ندارد. این مسئله میتواند به شکست کسبوکار منجر شود.
کدام مهارت رهبری برای رشد استارتاپ لازم است؟
مدیریت تیم یا همان مهارت رهبری و جلب رضایت همه اعضا کار آسانی نیست اما روشهایی وجود دارد که به شما و سازمانتان کمک میکند بدون استفاده از رویکرد «فشار» و «وظیفه مهمتر از فرد» رشد کنید. چند نکته زیر به بنیانگذاران استارتاپها کمک میکند که در سازمانشان اثرگذار باشند و در نهایت به رهبرانی فراموشنشدنی تبدیل شوند. یکی از عواملی که میتوان آن را به خوبی بررسی کرد مهارت رهبری است. اما مهارت رهبری را در چه مواردی میتوان استفاده کرد؟ در ادامه به تعدادی از این عوامل اشاره میکنیم.
روی ارزش تمرکز کنید
ارائه ارزش به مشتریان و مخاطبانتان بسیار بیشتر از تبلیغات، به رشد شما کمک میکند. بسیاری از افراد دوست ندارند با بمبارانهای تبلیغاتی مواجه شوند. بلکه آنها بهدنبال چیزی هستند که بینش و بصیرت آنها را افزایش دهد یا دیدگاهشان را عوض کند. آنها میخواهند که در مورد خودشان و کاری که انجام میدهند، آگاهی بیشتری به دست آورند.
«وقتی کسبوکارم را شروع کردم، هدفم پول نبود. انگیزه زیادی داشتم که به کسبوکارها کمک کنم تا مخاطب هدفشان را به خریدار و یک مشتری راغب تبدیل کنند. در کمک به شرکتها و از جمله شرکت خودم برای رسیدن به اهدافشان سابقه خوبی داشتم. بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که وقتش رسیده است که از این حوزه خارج شوم و بهترین ارائه دهنده باشم. هدفم هرگز جذب مشتریان جدید نبوده، هدفم ارائه ارزشی است که مشتریان باز هم بخواهند به من مراجعه کنند. این شرکتها معمولا به من مشتریان دیگری را معرفی می کردند. هدف نهایی شما بهعنوان یک رهبر باید این باشد که بهترین ارائهدهنده باشید و با هر روشی، به دنبال ارزش آفرینی باشید.
کاری کنید تیمتان خارج از چارچوبها فکر کند
همه باید وظابف متعددی را انجام می دهیم اما شما به عنوان یک رهبر چهکار میکنید که تیمتان بتواند بهتر فکر کند؟ شما برای رسیدن به این هدف، باید از کنترل مداوم تیمتان دست بکشید و به آنها اعتماد کنید و در واقع مانع کارشان نشوید. وقتی در اولین استارتاپم کار میکردم، رئیسم همه کارهایم را زیر نظر میگرفت. مضطرب میشدم و همه کارها را کنار میگذاشتم تا او را راضی نگه دارم که این اتفاقا باعث میشد کار اصلیام را انجام ندهم. آنجا بود که متوجه شدم، این محیط به درد من نمیخورد.
احساس میکردم در چارچوبی گرفتار شدهام که اجازه نمیدهد خلاقیتم شکوفا شود. میتوانستیم کارهای شگفتانگیزی انجام دهیم اما تفکر محدود، سد راهمان شده بود. در نهایت آن شرکت را ترک کردم و چشمانداز گستردهتری پیدا کردم. میخواستم در محیطی کار کنم که مشوق آزادی باشد. این محیطها بیش از همه خلاقیت را شکوفا میکنند. در نتیجه تصمیم گرفتم به استارتاپهایی که سیاست انعطافپذیرتری داشتند، مشاوره بدهم و شاهد موفقیتشان باشم.
گوش بدهید و فعالانه سوال بپرسید
در طول تجربه کاریام با استارتاپها، با کارآفرینان بسیاری برخورد کردهام که میخواهند در مورد هر مسئلهای نظر بدهند. متاسفانه این رویکرد مانعی برای ارتباط موثر بین تیمها میشود چرا که کارمندان نمیتوانند نظرها و بازخوردشان را ارائه کنند. در نهایت شرایط بهگونهای میشود که تیم اصلا دیگر نمیتواند به سخنان گوینده گوش دهد و اینجاست که مهارت رهبری به کمک میآید. اگر شما به عنوان رهبر تیم از مهارتهای نرم خود استفاده نکنید قطعا با مشکلات بزرگ و کوچکی روبرو میشوید که گذر از آنها شرایط را دشوار میکند.
یکی از مهارت های مهم رهبری گوش دادن است که به عنوان عنصری حیاتی در ارتباط موثر به شمار میرود. گوش دادن هنری اعجابانگیز است. باعث میشود افراد فکر کنند واقعا به سخنانشان اهمیت میدهید. یکی از منتورهایم همیشه به من میگفت: «اگر وقتی دارید صحبت میکنید، فردی سرش را تکان میدهد، بدانید که به حرف شما گوش نمیدهد. درحقیقت هرچه میگویید از یک گوشش وارد و از دیگری خارج میشود.»
اگر میخواهید در برقراری ارتباط موفق باشید، اول باید گوش دادن و سوال پرسیدن را یاد بگیرید. عادت داشتم با پیشفرض افراد را سرزنش کنم و بدون گوش دادن عجولانه قضاوت کنم. اینگونه نتیجه مورد نظرم را نمیگرفتم بنابراین برای رسیدن به اهدافم مجبور بودم ذهنیتم را عوض کنم. باید روی نتیجه نهایی و ملزومات آن تمرکز میکردم. این ذهنیت محیط کار تیمی رضایتبخشی را ایجاد کرد که با محیط کار تیمی خصومتآمیزی که پیش از این در آن کار میکردم، تفاوت داشت.
به عنوان یک موضوع مهم در مهارت رهبری، روحیه کارآفرینی را تشویق کنید
مهارت رهبری یک استارتاپ بر روی افزایش روحیه افراد تاثیرگذار است. روحیه کارآفرینی را مانند آبی در نظر بگیرید که باعث رشد گیاهان میشود. وقتی به دنیای استارتاپها آمدم، مدیرعامل بودن را کنار گذاشتم اما روحیه کارآفرینی را هرگز از دست ندادم. عاشق این هستم که با جان و دل برای کارهایم تلاش کنم؛ بنابراین مشکلی با این رویکرد نداشتم. بهعلاوه شرکتهایی که با من کار میکردند و سابقه کارآفرینی داشتند، بیشتر از آنهایی موفق میشدند که تجربه کارآفرینی را نداشتند.
وقتی روحیه کارآفرینی را میپذیرید، باید همواره منافع کسبوکار را مدنظر داشته باشید. در این شرایط با اعتماد به نفس کار میکنید چرا که میدانید اگر شرکت موفق شود، شما هم موفق میشوید. همه میخواهیم بخشی از چیزی بزرگتر از خودمان باشیم، به همین دلیل است که همه در ذات خود کارآفرین هستیم. شرکتهایی که از این روحیه حمایت میکنند، شانس بیشتری برای موفقیت خواهند داشت چرا که تیمی کاملا مشتاق را ایجاد میکنند که به پیشرفت کسبوکار متعهد است.
فرقی نمیکند با تلاش زیاد به مدیرعاملی رسیدهاید و میخواهید شغلتان را ترک کنید تا استارتاپ خودتان را ایجاد کنید یا تازه مدرک MBA گرفتهاید و شوق زیادی دارید تا شرکت خودتان را راهاندازی کنید، مدیریت یک تیم کامل، ایجاد فرهنگ سازمانی مناسب و رهبری سودآور دشوار است اما به زحمتش میارزد.
شما برای رشد استارتاپ خود از چه مهارت رهبری استفاده کردهاید یا فکر میکنید به چه مهارتی در رهبری نیاز دارید؟
منبع: سایت Forbes