چرا برخی از تیمها راندمان بالایی دارند و اعضای تیم با هم به خوبی کار میکنند و برخی دیگر اینطور نیستند؟ دنیل کویل در کتاب The Culture Code به این موضوع میپردازد. دانیل توضیح میدهد : فرهنگ گروهی یکی از قدرتمندترین نیروهای روی کره زمین است.” فرهنگ مجموعه ای از روابط زنده است که برای رسیدن به یک هدف مشترک با هم کار می کنند. تو فرهنگ نیستی، بلکه کاری که میکنی فرهنگ است.
گوگل ، پیکسار ، دیزنی ، IDEO و Navy SEAL به عنوان سازمانهایی فوق العاده موثر شناخته شده اند. دانیل با نشان دادن چگونگی استفاده از قدرت مغز اجتماعی ما ،
بخشی از موفقیت های آنها را شرح میدهد. سازمان ها نه تنها به دلیل داشتن افراد باهوش ، بلکه به دلیل همکاری با یکدیگر به روشی هوشمندانه ، سرآمد هستند.
او در این کتاب از سه مهارت اصلی که عبارتند از ایجاد ایمنی (سیگنال های اتصال برای ایجاد پیوندهای تعلق و هویت) ، آسیب پذیری مشترک (ریسک پذیری مشترک اعتماد و همکاری را در پی دارد) و ایجاد معنا (روایتها، اهداف و ارزش های مشترکی را ایجاد می کنند).
در دنیای واقعی ، فقط مهارت ها ، تجربه یا هوش فردی نیست که برای موفقیت مهم است ، بلکه رفتار، تعامل و همکاری گروهی نیز از اهمیت برخوردار است.
ایمنی، زیربنایی است که فرهنگ قوی بر اساس آن بنا می شود. روابط در گروههای تاثیر گذار تنها به عنوان روابط دوستانه، تیمی یا قبیلهای نیست بلکه به عنوان رابطه خانوادگی هم از آن یاد میشود. حتی کلماتی که برای توصیف همکاران استفاده می شود دارای شناسه خانوادگی هستند ، به عنوان مثال. Googlers ، Zapponians ، KIPPsters. روابط در این گروه ها تقریباً اعتیاد آور است و امکان آسیب پذیری و ریسک پذیری را فراهم می کند.
دانیل توضیح می دهد: “مبادله آسیب پذیری ، که ما به طور طبیعی تمایل داریم از آن اجتناب کنیم ، مسیرهایی هستند که از طریق آنها همکاری مبتنی براعتماد ایجاد میشود.” همکاری یک عضله گروهی است که از طریق قبول ریسک و در کنار هم آسیبپذیر بودن تقویت میشود. همکاری مبتنی براعتماد گام بعدی پس از ایجاد ارتباطات است. این آسان نیست ، و اغلب با تنش ، کش مکش و احساسات دشوار همراه است. [crp]
شرکت ها از ارتباط و همکاری، باید به سمت تعهد حرکت کنند: هدف ، چشم انداز و مأموریت. ایجاد حسی از معنی با تعریف اهداف در بیانیه چشم انداز – ماموریت ، همراه با داستان سرایی ، می تواند فرهنگ همکاری را ایجاد کند. وقتی سوالاتی از قبیل « ما چه میکنیم؟ » « ما به چه چیزی باور داریم؟ » و « اولویت ما چیست؟ » پرسیده میشود رهبران باید کاری کنند که همه کارمندان ازاین سوالات برداشت مشترکی داشته باشند.
اگر به مباحث فرهنگ سازمانی علاقهمند هستید این کتاب میتواند برای شما بسیار جذاب و آموزنده باشد. در شرکت مشاوره مدیریت همرو این کتاب به عنوان یکی از مهمترین منابع عملیاتی برای طراحی و اصلاح فرهنگ سازمانی استفاده میشود و تاثیر بسیار خوبی در سازمانهای مختلف داشته است.