آلن کیی از معلمان و طراحان معروف کامپیوتر جمله معروفی دارد که میگوید: «بهترین راه برای پیشبینی آینده این است که خودتان آینده را بسازید.» حالا در دنیای آشفته و نامعلوم امروز چطور میتوان آینده را ساخت؟ چطور سازمانهای موفق با ایجاد دیدگاه و نگرش تازه درباره رخدادهای آتی که قرار است به وقوع بپیوندند، تاریخساز میشوند؟ چطور برندهای معتبر و ثابت شده، در حالی که خود را با سلیقه و ارزشهای متفاوت مشتریان جدید وفق میدهند، همچنان نسبت به تعهدات اصلی و اولیهشان پایبند میمانند؟ چطور مدیران موفق مطمئن میشوند که اندوختهها، دانش و مهارتی که با سختی و مشقت به دست آوردهاند مانعی بر سر راه تخیل و رویاپردازیشان نباشند؟ یک رهبر آینده ساز چه ویژگیهایی دارد؟
رهبران آینده ساز میدانند که شکست اولین گام پیروزی است و هیچ موفقیتی بدون چشیدن طعم شکست به دست نمیآید.
۴ نوع رهبر آینده ساز
شاید سوالاتی که پرسیدیم سوالات سادهای باشند اما همین پرسشها هستند که سازمانها را از رهبران جدا میکنند. رهبران و سازمانهایی که در مقایسه با آنهایی که همچنان در گذشته ماندهاند، سالهای موفق روشنی در انتظارشان است. در این میان توجه به رهبرانی که در مواجهه با این سوالات نهتنها دست و پای خود را گم نمیکنند، بلکه انرژیشان چند برابر میشود اهمیت پیدا میکند. با بررسی محرک و انگیزه حرکت رهبران که در واقع همان عادات فکری آنهاست، میتوان عادات فکری رهبران را به چهار گروه اصلی دسته بندی کرد:
متعصب درحال یادگیری
یکی از بزرگترین ویژگیهای رهبر شدن این است که معلم باشید و علم و آگاهی که طی سالها کار و تجربه کسب کردهاید را با همکاران جوان مشتاق و علاقمند خود به اشتراک بگذارید. اما وقتی پای ساختن آینده به میان میآید، بهترین و موثرترین رهبران در واقع کسانی هستند که همیشه تشنه یادگیری و آموختن هستند. رهبران خلاق تقریبا همیشه در تکاپو هستند تا از سرعت تغییرات دنیای پیرامون عقب نمانند و این سوال همواره در ذهنشان تکرار میشود که «آیا سرعت یادگیریشان همراستا با سرعت تغییر جهان پیرامونشان است؟»
Garry Ridge (گری ریج) مدیرعامل اجرایی WD-40 را میتوان از جمله مدیران عاشق یادگیری دانست. رهبری که پیشرو نوآوریهای زیادی بوده و در طول دوران ریاستش رشد بیسابقهای را برای شرکتش به ارمغان آورده است. اما فکر میکنید راز موفقیت شرکت WD-40 در چیست؟
ریج خود را وقف پایهگذاری سازمانی کرد که اعضای آن «عاشق و دیوانه یادگیری» هستند، کسانی که خود را به هر دری زده تا با فناوریها و الگوهای جدید کسبوکار آشنا شوند. او تیمی از مهندسان و مدیران اجرایی به نام Team Tomorrow تشکیل داد تا عطر و روح یادگیری را در کل سازمان اشاعه دهند.
پرسش مورد علاقه ریج برای امتحان کردن میزان اشتیاق همکاران به یادگیری این است: «آخرینباری که کاری را برای اولینبار انجام دادید کی بود؟» رهبرانی که مناسب آینده هستند، مصمم میشوند که همگام با سرعت تغییر جهان پیش بروند و از دنیای پیرامونشان بیاموزند.
اخلالگر شخصی
هر چقدر بیشتر در صنعتی کار کرده باشید و موفقیت بیشتری به دست بیاورید، سختتر میتوانید امکانات و الگوهای جدید و مسیرهای آینده را ببینید. رهبران ارشد معمولا به دانستههایشان اجازه میدهند که تصوراتشان را محدود کنند.
مشکل اصلی همینجا است: با چسبیدن به ایدهها و تفکرات پوسیده و نخنما شدهای که شاید زمانی در گذشته کارساز بوده باشند، آیندهای درکار نخواهد بود که بتوانید آن را بسازید.
Rosanne Haggerty یکی از فعالان اجتماعی تاثیرگذار و بزرگ، تاثیر شگرفی در مبارزه علیه بیخانمانی داشته است. اما بزرگترین و اثرگذارترین دستاورد و موفقیت این زن، کمپین صدهزار خانه (100,000 Homes Campaign) است، کمپینی که باعث شد همه چیز را به چالش بکشد. هاگرتی میگوید: «به نظرم روشی که برای حل این معضل پی گرفتهایم، اساسا دست و پایمان را میبندد. باید خود را از این بندها برهانیم.»
با چسبیدن به ایدهها و تفکرات پوسیده و نخنما شدهای که شاید زمانی در گذشته کارساز بوده باشند، آیندهای در کار نخواهد بود که بتوانید آن را بسازید.
بازآفرینی شخصی تا سرحد مرگ سخت است اما در عین حال امری لازم است. هاگرتی هشدار میدهد که: «بیشتر اوقات افتخار کردن به تفکرات جدیدتان، میتواند خود سدی باشد برای آنکه نتوانید ایدههای بعدی را ببینید.» رهبران آینده ساز، رهبرانی هستند که بدانند چه زمانی باید جلوی خودشان بایستند.
خوش بینی سخت گیرانه و خشن
رهبری مولفهای است که هم بُعد عاطفی دارد و هم بُعد عقلانی. لحن و نوع الزامات مورد نیاز برای ایجاد تغییر ژرف در مواقع بحرانی از نگرش و دیدگاهمان نسبت به پیرامون میآید و اینکه چطور خود را به دیگران معرفی میکنیم. John Gardner محقق افسانهای زندگی (حیات) سازمانی معتقد است که رهبران بزرگ و برجسته از نوعی تفکر «خوشبینی سختگیرانه و خشن» برخوردار هستند. از نظر او آینده توسط کسانی که به آن اعتقادی ندارند، شکل نخواهد گرفت بلکه آینده را افراد با انگیزه، مشتاق و علاقهمند میسازند که چیزی را از عمق وجودشان میخواهند یا عمیقا به آن اعتقاد دارند.»
Vernon Hill کارآفرینی است که شرکت نوپایش به نام Metro Bank آینده خدمات مالی در انگلستان را تغییر داده است و روح تازهای از انرژی و اطمینان مسری را در جامعه رواج داده است. بدون تردید الگوی کسبوکار تاثیرگذار و موفق ورنون هیل دست به بازآفرینی و ابداع حوزهای زده که خدمات نامطلوب و ضعیفش شهره عام و خاص است. اما طرز تفکر و نگرش هیل مشخصه این بانک موفق است. هیل میگوید:
«اگر بیروح و بیانرژی باشیم در واقع به روح کلام آسیب میزنیم.» بههمین خاطر است که این شرکت به دنبال رهبران آینده ساز «مشتاق» است که نوعی انگیزه و اشتیاق شخصی برای ایفای رسالت بانک به شمار میرود. آینده موفق شرکتها تنها به شرط وجود انگیزه و اشتیاق برای رخدادهای آینده است که خلق خواهد شد.
آزمایشگر بیش از حد مشتاق
درباره رهبر آینده ساز شدن باید یک راز را بدانید؛ راز کثیفی در رابطه با آینده وجود دارد که شاید بیشترمان از روبروشدن با آن فرار میکنیم و این است که حتی بزرگترین موفقیتها هم در پس شکستهای بد و سنگین، اشتباهات وحشتناک و خطاهای بزرگ رخ میدهند. به همین خاطر است که رهبران آیندهساز به دنبال ایده هستند تا آن چیزی را کشف کنند که دستاوردی بیشتر از تصورات بقیه به همراه داشته باشد؛ هرچند که میدانند بیشتر این ایدهها طبق برنامه پیش نخواهند رفت.
آیا کسی بهتر از Jeff Bezos است که روح آزمایش و تجربهگری را به این زیبایی جان بخشیده باشد؟ جف بزوس مدیرعامل شرکت آمازون ثروتمندترین فرد دنیا است، تنها به این خاطر که بیشتر دنبال ایدهها و تفکرات غیرممکن بود. بزوس میگوید:
«اگر قرار باشد شرطهای بزرگ ببندید، باید سراغ آزمایش و تجربه بروید. وقتی هم که آزمایش و تجربه میکنید نمیدانید که انتهای کار چه چیزی انتظارتان را خواهد کشید، موفقیت یا شکست؟»
رهبران آینده ساز میدانند که شکست اولین گام پیروزی است، و هیچ موفقیتی بدون چشیدن طعم شکست به دست نمیآید.
البته توجه داشته باشید که در اینجا صرفا شکل ساده شدهای از الگوی آیندهسازی موفق را آوردهایم. در عمل در بیشتر موارد نمیتوان گفت که مشخصا در کدام دسته هستید. درهرصورت برای بیشتر افراد، داشتن هرکدام از این خصیصهها در کنار سختکوشی نقش مهمی در ایجاد تغییرات بزرگ خواهد داشت. هیچ تضمینی وجود ندارد که با ایده یا نگرش بخصوصی، آینده موفقتری برای سازمان یا خودتان بسازید. اما اگر هرکدام از ما متوجه شویم که کدام یک از این عادات فکری مناسب با شخصیت ما هستند، بیشتر میتوانیم خود را برای ساختن آینده آماده کنیم.
جف بزوس: «اگر قرار باشد شرطهای بزرگ ببندید، باید سراغ آزمایش و تجربه بروید. وقتی هم که آزمایش و تجربه میکنید نمیدانید که انتهای کار چه چیزی انتظارتان را خواهد کشید؛ موفقیت یا شکست؟»
در هر زمینه و رشتهای، رهبرانی که در راستای پیشبرد و موفقیت سازمانشان تلاش میکنند، کسانی هستند که توانایی تصویرسازی دوباره آنچه که همیشه انجام داده، احیا و بازتفسیر تولیدات و خدمات ارائه شده، و انتشار تجربیات جسورانه درباره آینده و اتفاقات آن را دارند. آیا شما یک رهبر آینده ساز هستید؟
منبع: سایت HBR