بسیاری از شخصیتهای بزرگ توانستهاند با سبکهای مختلف مدیریتی، مجموعه تحت مدیریت و رهبری خود را به سمت رونق و رشد هدایت کنند. استیو جابز یکی از برجستهترین رهبرانی است که توانصت کل صنعت فناوری را با نوآوریهایی که انجام داد، تغییر دهد. در ادامه با بررسی سبک مدیریتی و رهبری او، درسهایی از شیوه مدیریتی استیو جابز، مزایا و معایب سبک مدیریتی و رهبری او بیان میشود.
استیو جابز یکی از پرشورترین رهبران دنیا بوده که توانسته نیروی محرکی را با سبکی منحصر به فرد در همکارانش و مجموعه اپل ایجاد کند.
سبک رهبری استیو جابز، اپل را از تنگناهای ناگواری نجات داد. در واقع او در شکل دادن اپل به عنوان غول صنعت فناوری، نقش بسیار مهمی را ایفا کرد.
جابز به طور همزمان هم مدیریت کسب و کار را انجام داد و هم نقش رهبری را تحت لوگوی این برند ایفا کرد. در ادامه با بررسی استیو جابز به عنوان مدیر و رهبر، درسهایی از شیوه مدیریتی استیو جابز بیان میشود.
استیو جابز به عنوان مدیر:
استیو جابز در زمان فعالیت حرفهای خود دستاوردهای خوب و موفقی را برای اپل به ارمغان آورد و همین موضوع باعث شد اپل به جایگاه رهبر این بازار دست یابد. بدون مهارت مدیریت، امکان ایجاد این خط موفقیت برای سازمان بزرگی که در مرحله اول از اتاق یک گاراژ شروع شده بود، وجود نداشت.
بدون شک استیو جابز یک برنده بود که تیم خود را با سبک مدیریت مستقل یا خودکامه اداره میکرد. برخی از همکارانش او را شخصیتی پرخاشگر، دم دمی، سختگیر و متخصص در ایجاد ترس در کارکنان برای انجام بهتر کار توصیف میکنند. این خصوصیات شغلی استیو جابز به سبک مدیریت تحول گرا اشاره دارد.
با این حال، کارمندان اپل به دیدگاهها و سبک مدیریتی او اعتقاد داشتند و شخصیت عجیب او را پذیرفته بودند. بیحوصلگی و خرابکاری او بخشی از کمال گرایی بود که در واقع نتایج برجسته بسیاری را برای کل صنعت به ارمغان آورد.
بلیک و مونت از دانشگاه تگزاس یک نظریه دو بعدی با نام مدل شبکه مدیریتی ارائه دادند که از این شبکه برای شناخت پنج نوع مختلف سبکهای مدیریتی استفاده میشود و در واقع درجه وظیفه محوری یک مدیر را در مقابل درجه فرد محوری او قرار میدهد.
طبق نظریه شبکه مدیریتی، جابز بین 1/9 تا 5/5 قرار میگیرد که این امر به مدیریت اقتدارگرا یا استبدادی و انطباق اشاره دارد. این به این معناست که جابز بیشتر از کارمندانش، نگران تولید بود. این خصوصیت در فعالیتهای مدیریتی جابز همچون داد زدن سر کارمندان و اخراج ناگهانی آنها برای رسیدن به بهترین نتیجه در تولید خود را نشان میدهد.
استیو جابز به عنوان رهبر:
رویکرد اولیه تئوریهای رهبری بر این تصور استوار است که رهبران متولد میشوند، ساخته نمیشوند. استیو جابز هم رهبر، متولد شده بود تا جهان را از با نوآوری در فناوری در شرکت اپل رهبری کند.
نظریه ویژگیهای رهبری حول این محور میچرخد که شخصیتهایی خاص با صفات رهبری متولد میشوند و آن صفات، آنها را به رهبری ذاتی تبدیل میکند.
ویژگیهای قابل توجه شخصی استیو جابز هم در داشتن سری پرشور و بسیار شهودی، کمال گرایی، کاریزماتیک بودن، متقاعد کننده و الهام بخش بودن او دیده میشود. این خصوصیات به او و سازمانش کمک کرد تا عملکردی موفق داشته باشند. اگرچه بخشی از خصوصیات او را میتوان از منظر اخلاقی زیر سوال برد اما هوش، عزم جزم و اعتماد به نفس او برای ایجاد تغییر در صنعت کاملاً مطابق با رویکرد رهبری بوده است.
استیو جابز طبق نظریه اقتضایی فیدلر یک رهبر وظیفه محور به حساب میآید. این مدل برای این ساخته شده است تا رهبران بتوانند هر دو روند رهبری و موقعیتهای سازمانی را از اساس و ریشه تعیین کنند.
جابز بر افزایش کارآیی متمرکز بود و یک رهبر رابطه محور نبود. ارتباط کم او با کارمندان، در اخراج کارمندان کاملا مشهود بوده است. از نظر کلی ممکن است قدرت او در کار گرفتن از دیگران، ناخوشایند به نظر برسد اما این کار او به معنای دستیابی به اهدافی خاص است که در نهایت او را به یک رهبر موفق تبدیل کرد.
با این همه، مشخص کردن سبک رهبری استیو جابز و در قالب تئوریهای موجود ارزیابی کردن آن کار بسیار پیچیدهای است. او همزمان که به قدرت نوآوری خود اعتماد داشت برخی از رویکردهای، غیراخلاقی هم داشت.
اما بدون شک او بخاطر خلاقیتهایی افسانهای که از خود نشان داد، یکی از قویترین رهبران قرن به شمار میآید. علاوه بر این، ریسکپذیری بالا، چشم انداز بلندمدت و قدرت همکاری او منعکس کننده کارایی مهارتهای مدیریتی او است.
استیو جابز به خوبی میتوانست احساسات مشتریان را تحت تاثیر قرار دهد و به همین دلیل او را میتوان فردی با مهارت های رهبری و مدیریتی مورد تجلیل قرار داد.
جابز شخصیتی منحصر به فرد بود که ایدههایی حیرت انگیز و خلاق در خصوص ترندهای آینده داشت. او کل ایدههای صنعت را با ایدههای نوآورانه، ذهنی روشنفکرانه و قدرت ارادهای غیرقابل تحقق اصلاح کرد، به طوری که اپل به راحتی آنچه را که احساس میکردند مناسب است به مصرف کنندگان ارائه میدادند.
استیو جابز ویژگیهای متمایزی در خود داشت که او و شغلش را برای دستیابی به این موفقیت پشتیبانی میکرد. بررسی و استفاده از این صفات میتواند رویکردی بسیار ایده آل برای چهرههای کارآفرینی آینده نیز باشد. درسهایی از شیوه مدیریتی استیو جابز را میتوان با بررسی موارد زیر تکمیل کرد.
چشم انداز:
نوآوری و ایجاد مفهوم تقاضا به اپل کمک کرد تا این مجموعه به مقام پیشرو در جهان برسد. داستان موفقیت این تجارت مطمئنا به شیوه مدیریتی استیو جابز بر میگردد.
او برای ایجاد زمینهای که فراتر از واقعیت باشد، تخصص داشت. مهارت و قدرت تجسم او باعث شد اپل با نوآوری، محصولاتی رادیکال و پیشرفته به صنعت عرضه کند. این محصولات با طراحی زیبا و رابط کاربری ساده، نیاز همه مصرفکنندگان در هر سنی را برآورده میکرد. چشم انداز او همواره این بود که محصولاتی به بازار ارائه دهد که نیاز کل بازار را تغییر دهد.
تمایل به رهبری:
در خط مشی کاری استیو جابز تغییرات بسیاری مشاهده شده و این تغییرات در رهبری او خود را نشان داده بود.در سال 1997 وقتی جابز دوباره به اپل بازگشت، اپل دچار بحران جدی مالی بود. او مسیر دقیق خروج از این وضعیت را میدانست و تیم را با انتخاب تنها چند محصول مطابق با مفاهیم مد نظرش، به گونهای هدایت کرد که به او کمک کنند تا برای اعتراض و بازگشت موفقیت آمیز از یک فاجعه جدی، منابع و بودجه لازم را برای این تجارت کسب کند.
او تیمی را ایجاد کرد که به خودشان وابسته باشند و مجموعه محصولاتشان، محصولاتی انقلابی باشد که کاربران حتی تصور نمیکردند به محصولاتی مانند iPod یا iPhone نیاز داشته باشند.
قدرت انگیزشی:
یکی از مسئولیتهای رهبران این است که زیردستان خود را به سمت هدفی مشترک سوق دهند. این کار بدون داشتن قدرت انگیزش غیرممکن است. استیو جابز یک منبع مؤثر برای ایجاد انگیزه بود.
او با دیدگاه خود به افراد انگیزه میداد و توانست کارمندانی را برای تحقق دیدگاه خود در تولید محصول جدیدی که بتواند جهان را تغییر دهد، به بهترین نحو تربیت کند.
تحقیقات نشان میدهد که رویکردهای جذاب در محل کار منجر به ایجاد انگیزه در زیردستان میشود. جابز همیشه متفاوت فکر میکرد و انتظار خود را مطابق با همان روش ارائه میداد. فعالیتهایی که او برای تحقق رویایش داشت باعث شد کارمندان نیز برای آنکه نتیجه نهایی را بگیرند با انگیزه کار کند.
هدایت کردن:
هدایت کردن یا ایجاد اشتیاق یکی دیگر از ویژگیهای برجسته کیفیت استیو جابز بود. او توانایی بالایی در مجاب کردن یک کارمند مناسب برای اپل داشت. او مدام از کارکنان خود میخواست که رویاهای خود را برای کمک کردن به کار خود استفاده کنند. به این ترتیب او موفق شد با هدایت کارکناش و با ایجاد انگیزه در آنها برای ارائه بهترینها به آنها و تیم اپل کمک کند.
هوشمندی:
او بازار مصرف را متفاوت میدید. با وجود آنکه معمولا مصرفکنندگان در مورد مفاهیم جدید شک دارند، اما سبک نمایش و ارائه محصول او توانست کمک کند تا مصرفکنندگان به راحتی با محصولات اپل ارتباط برقرار کنند و دیدگاه او را درک کنند و برای دستیابی به آن هیجانزده شوند. به همین دلیل استیو جابز به خاطر شیوه ارائه خاص و هوشمندی خود مشهور شد و توانست دیدگاه خود را به دیگران ارایه دهد.
کمال گرایی:
گلادول در مورد کمال گرایی جابز گفته است: «من تا وقتی کمال گرایی جابز را با چشمانم ندیده بودم، باورم نمیشد که این ایدئولوژی شغلی جابز باشد.» این نقل قول به وضوح ماهیت کمالگرای جابز را نشان میدهد.
کارمندانش برای یک پروژه، بارها مجبور میشدند آن را تغییر دهند چون جابز آن را مناسب بازار یا خودش نمیدانست. او همواره در تلاش بود محصولاتی از اپل به بازار ارائه شود که رابط کاربری بسیار سادهای داشته باشد. این سطح از ماهیت کمالگرای جابز، به خوبی سطح اعتماد به نفس او را اثبات میکرد.
استیو جابز، رهبری با فرهنگ سنتی نبود. رفتار و رویکرد او کاملا از دیگر رهبران موفق دوره خودش متمایز بود. اگرچه در برخی اقدامات با کارمندان خود سخت برخورد میکرد اما موفق شد با شیوه خودش، بینشش را به آنها القا کند. نوآوری، راهنمایی و رهبری او به اپل کمک کرد تا به مقام پیشرو در جهان برسد.
جابز از سطح خاصی از هدایت برخوردار بود که برای دستیابی به هدفش لازم بود. او کارآفرینی بود که رویکردی افراطی داشت و همین رویکرد او را به رهبری بزرگ تبدیل کرد.
حال که درسهایی از شیوه مدیریتی استیو جابز مطرح و بررسی شد، شیوه رهبری استیو جابز در ادامه بررسی میشود
شیوه رهبری استیو جابز:
اگرچه، استیو جابز به دلیل سبک و شیوه رهبری استبدادی خود مشهور است، اما نمونه خوبی از رهبری موفق و کارآفرین است. او شخصیتی بود که میخواست در مقابل موج سنتی، فضا ایجاد کند. در نتیجه، شیوه بسیار منحصر به فردی از رهبری تیم را ایجاد کرد که توضیح آن در چارچوب سنتی سخت است اما به راحتی میتوان شباهتهایی در سبک رهبری نظری او با باقی سبکها پیدا کرد، اگرچه همزمان تفاوتهایی در هر کدام مشاهده میشود.
رهبری تحولگرا برتری خاصی دارد که میتواند در تجارت باعث ایجاد توسعه و ایجاد تغییرات و ابتکار شود. در آغاز اپل، سپس استودیو انیمیشن پیکسار و بعد در ایجاد تغییرات اپل در سال 1997 همه و همه به صورت جداگانه توسط جابز با موفقیت ایجاد و رشد یافتند.
استیو جابز یک رهبر تحول گرا بود و علاقه داشت برای بهتر انجام شدن کارها در کارمندان خود انگیزه ایجاد کند. رهبری تحول گرا به شخصیتهایی گفته میشود که قادرند به همکاران خود انگیزه دهند و الهام بخش آنها باشند تا راندمان کار آنها بیشتر شود.
این نوع سبک رهبری به ایجاد یک فضای خوب برای برقراری ارتباط کمک میکند و تاثیر مثبتی در محیط کاری دارد. رویکرد تحویل آفرین او در ایجاد ارتباط هر چه بهتر کارکنانش با چشماندازهایشان بسیار موثر بود. اگر چه در مورد جابز رویکرد سخت و بی ادب او گاهی مورد بحث است.
اندرو دوبرین، کاریزما را به عنوان وجه اصلی رهبری تحول گرا معرفی کرده است. او بیشتر از این ویژگی خاص به نوآوری و کیفیت توجه داشت. کاریزما مهمتر از مدیریت شغل است.
استیو جابز نیز رهبری کاریزماتیک بود که بینش، اعتماد به نفس و ریسکپذیری بالایی داشت و میتوانست دیگران را مجاب کند و به آنها انگیزه کافی دهد. او این توانایی خود را در برقراری ارتباط کاملی که در سخنرانیهای عمومی خود داشت به اثبات رساند.
قطعا هوش هیجانی برای ایجاد یک محیط راحت در محل کار مهم است که تقریباً در سبک رهبری او این هوش هیجانی وجود نداشت. استیو دوست داشت خودش تصمیم بگیرد و از گوش دادن به حرف کارمندان خودداری میکرد.
شکی نیست که ویژگیهای انسانی یک رهبر تحولگرا در استیو جابز نبود. او شخصیتی سخت داشت و همیشه سعی میکرد کارمندانش را محدود کند اما در عین حال الهامبخش آنها بود.
رهبری تحول گرا یک سبک خاص از رهبری است که دید و مأموریت خاص خود را دارد. رهبران تحول گرا انتظاراتی زیاد دارند، سعی میکنند ارزش خلق کنند و مراقب و نگران کارمندان خود هستند. سبک منحصر به فرد رهبری استیو جابز تمام این خصوصیات را بدون داشتن دلبستگیهای عاطفی به طور مستقیم با کارمندانش پوشش میداد. با این وجود جابز با اعتماد به نفس و ابتکاری که داشت موفق شد، رابطهای مبتنی بر احترام برای خود ایجاد کند و همین باعث شده بود خیلیها کار کردن با او را رویایی بدانند.
استیو جابز در مقابل تیم کوک:
حال که درسهایی از شیوه مدیریتی استیو جابز بیان شد بد نیست تیم کوک جانشین استیو جابز را هم که مردی فوق العاده کارآمد است که توانسته تاکنون با موفقیت کنترل اپل را در دست بگیرد هم بررسی شود.
اگرچه او نسبت به مدیرعامل قبلی اپل کاملاً متفاوت است اما میتوان گفت که مهارت و عزم اجرایی مؤثر تیم کوک هم نقش اساسی در موفقیت اپل داشته است.
بسیاری از مردم تصور میکنند که تفاوت زیادی بین کوک و جابز نیست. اما کوک علاقه دارد میراث شغلی را که به او رسیده را با موفقیت گسترش دهد.
کوک هم تلاش میکند در سبک مدیریتی خود همچون استیو جابز به تولید و ارائه محصولات جدیدی به بازار و به مشتاقان خرید از اپل پایبند باشد.
نکته جالبی که وجود دارد این است که در دهه 90 نرم افزار مایکروسافت توانسته بود بر صنعت نرم افزار جهان حاکم شود. استیو جابز هم شخصی بود که فضای سخت افزار را زنده کرد و با معرفی جادوی انقلابی مانند آیفون، چرخ را چرخاند. به همین دلیل متأسفانه به نظر رسد در آینده نزدیک ممکن است این روند نیز تغییر کند. اکنون سرویسهای هوش مصنوعی مانند Cloud احتمالا در الگوی دیجیتالی آینده جذابتر و کارآمدتر باشند. با این تفاسیر سازمان موفقی مثل اپل هم به شدت نیاز دارد چشم اندازی جدید برای خود داشته باشد تا بتواند همگام با تغییرات پیش رود.
اگرچه از مدیریت کوک نسبت به مدت طولانی و موفق جابز چندان نگذشته است. اکنون این سوال ایجاد شده که آیا اپل بیش از رهبر به مدیر نیاز دارد یا نه؟ مطالعاتی که در این زمینه انجام شده نشان میدهد شرکت اپل رهبر اسطورهای خود را از دست داده است. اما همین تحقیقات نشان میدهد که برخی از شرکتهای تاسیس شده مشابه هم وجود دارند که پس از عزیمت رهبران خود، از ریل موفقیت خارج شدهاند.
میتوان گفت اپل در دوره گذار نیز با توسعه محصولات خود به شیوهای جدید توانسته پیشرفت کند.
علاوه بر این، نمیتوان انکار کرد که مواضع استراتژیک اپل نسبت به گذشته با رهبری کوک سیستمیتر شده است. با این حال همواره گفته میشود که یک مدیر گروه موفق همیشه نمیتواند موفقیت مستمر داشته باشد و خیلی وقتها هم تاثیر نوآوریها و رهبری کاریزماتیک مورد نقد است و به همین دلیل هم ممکن است اپل بدون نوآوری، سونی بعدی شود. اما چه کسی میتواند بهتر از کوک در مقام اجرایی قرار گیرد.
جملهای در مورد استراتژی اپل وجود دارد: «شما میتوانید استراتژی اپل را کپی کنید اما نمیتوانید مقیاس آن را کپی کنید.»