امروزه داشتن فرهنگ سازمانی قوی یک مزیت رقابتی محسوب میشود. با ساختن یک فرهنگ سازمانی که برای همه افراد سازمان قابل قبول باشد به موفقیتی پایدار در کسبوکار خواهیم رسید . فرهنگ بخشی حیاتی از هر کسبوکاری است و میدانیم که برای موفقیت، تغییر فرهنگ باید به شکلی سیستماتیک در سازمان نهادینه شود.
فرهنگ سازمانی
تغییر فرهنگ
تغییر و یا بهبود فرهنگ سازمانی یکی از حوزههای پیچیده و مهم در فرآیند تغییر است. چرا که عواملی زیادی در تغییر فرهنگ و رفتار افراد درون یک سازمان مهم است. برای همین داشتن یک دید و تفکر سیتمی در پیشبرد موفقیتآمیز پروژه تغییر فرهنگ ضروری است. در همرو با استفاده از تجربیات مطالعه تئوریها و استفاده از ابزارهای روز دنیا جهت پیشبرد هرچه موثرتر پروژههای تغییر فرهنگ، سعی شده تا با رویکردی متفاوت این کار انجام گیرد.
فرهنگ سازمانی را میتوانیم مجموعهای از ارزشها تعریف کنیم که رفتار ما را میسازند در واقع ارزشها به ما کمک میکنند تا در شرایط حساس تصمیمات درستتری بگیریم و همچنین با شکلدهی به تعاملات ما تعارضات درون سازمان را به شکل قابل توجهی کاهش میدهند و این دو موضوع در بلندمدت منجر به افزایش بهرهوری و سوددهی سازمانها خواهد شد. از طرفی اگر ارزشهای ما بر مبنای استراتژیهایمان شکل گرفته باشند باعث میشوند که بدون فشار مضاعف در راستای استراتژیهای کلانمان حرکت کنیم.
شایستگیها و نوع مشارکت رهبران
رهبران باید تعهد و توانایی لازم را برای به اجرا درآورن نوع فرهنگ موردنظر سازمان داشته باشند. به همین منظور شایستگیها و تواناییهای آنها باید متناظر با ساختار و فرهنگ مطلوب باشد.
تعیین استراتژی و دستور کار عملیاتی
در مراحل قبلی به یک توافقی درباره فرهنگ فعلی و مطلوبمان میرسیم، حال زمان آن است که درباره اقدامات اجرایی در جهت حرکت به سوی فرهنگ مطلوبمان صجبت کنیم.
فرهنگ سازمانی ایدهآل
این مرحله تکرار قدم اول است با این تفاوت که اینبار تمرکز بر روی فرهنگ ایدهآل و مطلوب است.
فرهنگ سازمان فعلی
این مرحله در واقع شناخت و کشف فرهنگ فعلی سازمان است که شامل بخشهای مختلف است.