تعدیل و اخراج مدیرعامل ها اغلب خیلی ناگهانی اتفاق میافتد و معمولا شرکتها آمادگی روبهرویی با آن را ندارند. هیات مدیرهها برای اینکه بتوانند پیامد منفی اخراج ناگهانی مدیرعامل را کاهش دهند، باید اقداماتی انجام دهند تا سازمان بتواند برای شرایط عدم قطعیت آمادگی لازم را پیدا کند.
به نظر میرسد که به تازگی سازمانها به صورت گروهی مدیرعاملها را تعدیل میکنند. در سال ۲۰۱۸ به دلیل رکود اخیر آمریکا شاهد بیشترین مقدار تعدیل و اخراج مدیرعامل ها بودیم؛ تا جایی که این عدم قطعیت و تعدیل نیروها تا سال ۲۰۱۹ همچنان باقی مانده است و سازمانها با پیامد منفی اخراج ناگهانی مدیرعامل ها دستوپنجه نرم میکنند.
اخراج مدیرعامل ها در این شرایط اقتصادی خیلی ناگهانی اتفاق میافتد؛ آنقدر که بدون نیاز به خواندن تیترهای خبری، توجه افراد زیادی را به خود جلب میکند، بسیار خبرساز و حتی جنجالی میشود. برای مثال به نمونههای اخیری که در شرکت رنو، eBay، جول و WeWorkاتفاق افتاد نگاه کنید. درواقع یکی از مطالعات نشان داده که بیشتر از نیمی از این تعدیل نیروها در نتیجه اخراج مدیرعامل ها اتفاق میافتد، نه اینکه آنها بازنشسته شده باشند یا خودشان انتخاب کرده باشند که به دنبال فرصتهای شغلی دیگری بروند.
پیامد منفی اخراج ناگهانی مدیرعامل ها چیست؟
بیشتر مواقع شرکتها آمادگی لازم را برای این دگرگونیهای ناگهانی ندارند و به زحمت میتوانند مدیران ارشد جدیدی را با دانش، تجربیات و مهارتهای جدید انتخاب کنند و کنترل امور را به دست آنها بسپارند.
حقیقت این است که آمادگی برای تعدیل ناگهانی مدیرعاملها برای شرکتها اولویت ندارد و کسی به آن توجه نمیکند.
بااینحال، نبودِ این آمادگی باعث میشود کسبوکارها بهای سنگینی را بپردازند. تعدیل و اخراج مدیرعامل ها میتواند باعث ایجاد ترس و عدم قطعیت در سطوح مختلف سازمان شود چون در چنین شرایطی اغلب مدیران و کارمندان احساس میکنند که هیچ مسیر امنی برای حرکت روبهجلو ندارند. همچنین افراد و اعضای تیمها نمیدانند که چه پروژههایی را باید ادامه دهند و کدام یک را باید متوقف کنند. حتی شاید افراد از ترس اینکه که رهبر طی یک فرایند تحولآفرین ساختار شرکت را تغییر دهد و به اخراج موقت کارمندان بپردازد، روحیهشان را از دست بدهند.
یکی از مطالعات تخمین زده است که تعدیل و اخراج مدیرعامل ها به صورت ناگهانی حدود ۱۳۶ میلیون دلار برای سازمانها هزینه دارد. این درحالی است که اگر مدیرعاملها طی یک طرح بازنشستگی برنامهریزی شده یا برنامه جایگزینی سازماندهیشده از کار تعدیل شوند، هیچگاه چنین خساراتی به سازمان وارد نمیشود.
گزارشی که در مجله بینالمللی پژوهشهای مالی به چاپ رسیده است، بهطور خاص روی شرکتهایی تمرکز دارد که مدیرعاملهای آنها بهصورت ناگهانی بیمار میشوند یا فوت میکنند. اینکه در زمان اخراج مدیرعامل برای شرکت چه اتفاقی میافتد یا چقدر هزینه به سازمان تحمیل میکند، هنوز جای بحث دارد و تحقیقاتی درباره آن انجام نشده است. به نظر میرسد خساراتی که به محبوبیت و بازار این شرکتها وارد میشود از هزینههای شکست هم سنگینتر باشد.
رابرت هویجبرگ و نانسی لین از شرکت IMD (واقع در لوزان، سوئیس) در تحقیقاتشان مشاهده کردند که بیشتر از نیمی از هیاتهای شرکتهای مختلف (حدود ۵۸ درصد) برنامههای جایگزینی اضطراری برای سازمانشان تعیین نکردهاند. همچنین ۵۲ درصد از آنها گفتهاند که در این شرایط مدیرعامل جدید را از بیرون سازمان استخدام میکنند و تنها حدود یکسوم اظهار داشتهاند که به احتمال زیاد شخصی از داخل را جایگزین مدیرعامل سابقشان خواهند کرد.
چگونه پیامدهای منفی از تعدیل مدیرعامل ها را کاهش دهیم؟
فرقی نمیکند هیات مدیره چقدر از مدیرعامل فعلی خود راضی باشد یا نه، همه هیاتها باید برای مواقع ضروری یک برنامه جایگزینی در نظر بگیرند و از قبل آمادگی تعدیل و اخراج مدیرعامل را داشته باشند تا پیامد منفی از اخراج ناگهانی مدیرعامل ها را به حداقل برسانند. یکی از بدیهیترین اقداماتی که هیاتها میتوانند انجام دهند، ایجاد مجموعهای از فرایندها است که بتوانند برای جستجو و استخدام مدیرعامل جدید از آنها استفاده کنند. بااینحال، همهچیز به اینجا ختم نمیشود و به فعالیتهای پیشنیازی دیگری هم در سازمان نیاز است.
هیاتها باید هر سال با جایگزینهای احتمالی مدیرعامل مصاحبه کنند.
انجام این کار با توافقنامه معرفی استراتژیک بسیار راحتتر خواهد بود (البته این نامی است که ما برای آن انتخاب کردهایم و بعضی از شرکای ما عبارتهای متفاوتی را برای آن به کار میبرند یا آن را یکی از مولفههای توافقنامه خدمات اصلی مینامند). عقد این قرارداد هیچ هزینهای ندارد و فقط زمانی مجبور به پرداخت هزینه خواهید بود که در آینده آن فرد را به عنوان مدیرعامل انتخاب کنید.
از بین مشتریانم بسیار دیدهام که شرکتهایی این مدل تواقنامهها را از قبل امضا کردهاند و هنگام از دست دادن ناگهانی مدیرعامل خود سریع واکنش نشان میدهند و مدیرعامل احتمالی جدید را استخدام میکنند. فرایند این استخدام تنها در عرض چند روز اتفاق میافتد؛ چراکه این فرد از قبل برای این نقش در نظر گرفته شده است. پس در شرایط اضطراری شرکت دیگر نیازی ندارد تا ماهها برای انتخاب مدیرعامل جدید وقت بگذارد.
بدیهی است که برای انتخاب مدیرعامل احتمالی باید با متقضیان مختلف مصاحبه کنند ولی از طرفی هم، مصاحبه برای جایگاهی که قبلا پر شده، برای بعضی از افراد نگرانکننده است. هیات مدیره هیچگاه نمیخواهد دیگران فکر کنند آنها به فکر تعویض مدیرعامل خود هستند و دوست ندارند چنین شایعاتی بین کارمندان پخش شود. آنها نگران این هستند که شاید اقدامات پیشگیرانه هیات و صحبت با جایگزینهای احتمالی به مدیرعامل این احساس را بدهد که اعضای هیات مدیره از عملکردش راضی نیستند و مدیرعامل ممکن است با این کار عصبانی شود و احساس بیارزش بودن بکند.
هیاتها برای اینکه از این اتفاق جلوگیری کنند میتوانند با استفاده از توافقنامههای عدم افشا، فرایند استخدام جایگزین را محرمانه انجام دهند. استانداردسازی این فعالیتها باعث میشود نگرانیها هم تا حد زیادی از بین بروند. اگر جستجوی مدیرعامل را مثل یک فعالیت استاندارد شده انجام دهند، دیگر ملاقات با متقاضیان نشانه بیاعتمادی به مدیرعامل فعلی به حساب نمیآید. یکی از اقداماتی که هیاتها میتوانند انجام دهند، این است که مادهای را به آییننامه شرکت اضافه کنند که فرایند مصاحبه با رهبران جایگزین احتمالی، فعالیتی حیاتی برای سازمان است که هر سال انجام میشود.
پیدا کردن مدیرعامل از اقدامات حیاتی در سازمان است که به دقت و تعهد زیادی احتیاج دارد. در یکی از نظرسنجیهای انجامشده، مدیران ۲۵۰ شرکت برتر مجله فورچون گفتهاند که برای جایگزینی مدیرعامل کمتر از چهار نفر را در نظر دارند که ممکن است به اندازه مدیرعامل فعلی برایشان کارایی داشته باشد.
کسبوکارها باید همیشه آمادگی اتفاقات ناگهانی را داشته باشند و بدانند که شرایط اضطراری ممکن است هر زمانی اتفاق بیفتد.
همچنین سازمانها باید در نظر داشته باشند که وقتی با چنین اتفاقات ناگهانی روبهرو میشوند و رهبرشان را از دست میدهند، شرکتهای رقیب به سرعت از این شرایط استفاده میکنند. آماده کردن رهبران جایگزین و عالی، مانند دیواری دفاعی عمل میکند که در آینده، هنگام اتفاقات اضطراری از شرکت مراقبت میکند و مانع سقوط آن میشود.