وقتی پی ببرید که شخصی مثل آمریکای فررا احساس میکند فردی بیعرضه و بیلیاقت است، بسیار متعجب خواهید شد. آمریکای، فردی است که در عرصه بازیگری افتخارات زیادی به دست آورده، شهرتی جهانی دارد و در یکی از بالاترین رویدادهای ورزشی شرکت کرده است. اما او در مصاحبه آخرش در یکی از مقالههای مجله نیویورک تایمز دقیقا همین جمله را درباره تمریناتش برای یک مسابقه ورزشهای سهگانه عنوان کرده بود. بله، درست شنیدید: مسابقه ورزشهای سهگانه. وقتی شخصی به خودش شک میکند در واقع اولیه سندرم ایمپاستر یا خود ویرانگری را از خود نشان میدهد اما این سندروم چیست؟
شاید در وهله اول اصلا منطقی به نظر نیاید ولی مگر همه ما برای لحظاتی به خودمان شک نکردهایم و با خود فکر نکردهایم که آیا میتوانیم از پس امتحان حسابان یا مسابقهای خاص یا شغلی جدید برآییم؟
وقتی به خودتان شک میکنید، این موضوع میتواند شروعی برای سندرم ایمپاستر باشد.
این سندرم، یک پدیده روانی است که در آن افراد نمیتوانند موفقیتهایشان را بپذیرند. بر خلاف آنچه شواهد بیرونی نشان میدهد که فرد با رقابت و تلاش به موفقیت رسیده، خود او تصور میکند که لیاقت موفقیت را ندارد.
فرد همیشه نگران است که نکند کسی فکر کند او به اشتباه در جایگاه و موقعیت فعلیاش قرار دارد. او همیشه نگران تأیید شدن از سمت دیگران است و میترسد بقیه فکر کنند که نقطه ضعفهایی دارد و به دلیل این نقطه ضعفها نباید فردی موفق محسوب شود.
وقتی فرد به تواناییهای خودش شک دارد ولی این شک منطقی نیست، در واقع او دچار سندرم ایمپاستر شده است.
منطقی است اگر من تواناییهای خودم را در فیزیک هستهای زیر سوال ببرم (خلاصه بگویم که این شاخه علمی نقطه قوت من محسوب نمیشود) اما اگر پس از فارغالتحصیل شدن احساس کنم با وجود همه زحمتهایی که برای گرفتن نمرههای بالا کشیدهام و رابطه خوبی که با مشاوران تحصیلی و استادان داشتهام و داشتن علاقه زیاد به رشته تحصیلیم، باز هم خیلی خوششانس بودم که به این موفقیت رسیدهام؛ آنگاه باید به این شک کرد که ممکن است به سندرم ایمپاستر دچار شده باشم.
سندرم ایمپاستر علاوه بر اینکه باعث میشود احساس خیلی بدی به خودتان داشته باشید، میتواند رشد شخصیتی، شایستگی های کلیدی و زندگی حرفهایتان را محدود کند. همچنین باعث فرسودگی روحی و روانی، از دست دادن انگیزه در شما میشود و مانع پیشرفتتان خواهد شد.
هر چند احساسات غیرقابلتوجیه دچار سندرم ایمپاستر بودن به طور مساوی بر آقایان و خانمها تاثیر میگذارد، خانمها دلیلهای بیشتری دارند که بتوانند بر این احساسات غلبه کنند.
در حالی که 45 درصد خانمها میخواهند وقتی در سمت شغلی بالایی هستند، تا سنین بالا آن شغل را دنبال کرده و به مقام ریاست در شغل موردنظر برسند و میتوانند از پس این وظیفه بربیایند، کمتر از یک چهارم آنها به چنین موقعیتهای بالایی میرسند.
اگر چه سندرم ایمپاستر قدرت این را دارد که 70درصد افراد را در موقعیتهای مختلف زندگیشان تحت تاثیر قرار دهد، به نظر میرسد خانمها بیشتر از آقایان برای غلبه بر این سندرم نیاز به کمک دارند.
سوال اینجاست که چگونه میتوان از این احساس ناشایستگی و بیلیاقتی به احساس قدرت رسید؟
افراد در رابطههای مختلف رشد و پیشرفت میکنند
خیلی از افرادی که دچار سندرم ایمپاستر هستند، موفقیتهایشان را به دیگران نسبت میدهند. طرز تفکر آنها چنین است: «اگر امیلی کنارم نبود، موفق نمیشدم این کار را انجام دهم. در واقع او کسی بود که همه این ایدههای مبتکرانه را به من گفت».
اگر تنها بر موفقیتهای فردی تمرکز داشته باشیم، این موضوع میتواند باعث ایجاد این تفکر در فرد شود که اگر از کسی کمک بگیریم یا در انجام کاری شریک داشته باشیم؛ لایق تحسین و تمجید شدن نیستیم. البته که افراد دیگر برای پیشرفت کردن به ما کمک میکنند، ولی ما هم عضو مهمی در این فرآیند محسوب میشویم
شاید امیلی فرد خلاق و ایدهپرداز گروه باشد اما احتمالا شما هم انجامدهنده کار بودید و همه جزییات را مدنظر قرار دادهاید. در نهایت پروژه مورد نظر بدون وجود شما به سرانجام نمیرسید. در واقع فقط افراد بسیار موفق دچار سندرم ایمپاستر میشوند. چنین افراد موفق و رقابتجویی با وجود اینکه به صورتی بینظیر کارشان را انجام میدهند ولی میتوانند با اعتماد نداشتن به خود و شک کردن در تواناییهایشان برای خودشان دردسر درست کنند.
شناخت نقطه قوتهای خودمان میتواند کار سختی باشد چون به راحتی به دست میآیند و بسیار لذتبخش هستند. مواقعی پیش میآید که در انجام مورد خاصی خوب هستیم و فکر میکنیم که دیگران هم مثل ما در انجام این کار استعداد دارند و خوب هستند ولی همه نمیتوانند مثل شما در انجام آن کار خاص خوب بوده و استعداد داشته باشند.
در واقع مدیران حرفهای و باتجربه به این نتیجه رسیدهاند که با همکاری و ایجاد ارتباط با دیگران میتوان رشد و پیشرفت کرد. شناخت نقاط قوت خود و دیگران میتواند سکوی پرتابی برای رشد شخصیتی محسوب شود و در نتیجه به همکاران فرد نیز کمک کند!
کار کردن با افراد مختلف که استعدادهای متفاوتی دارند میتواند به پیشرفت و رشد فرد کمک کرده و باعث شود بعدها او تبدیل به فردی موفق شود. در حالی که ممکن است بعضی وقتها سخت به نظر برسد اما با این کار میشود به رشد بقیه کارکنان و همکاران فرد هم کمک کرد.
الگویی برای بانوان دیگر باشید
اگر دچار سندرم ایمپاستر باشید، امکان دارد این حس به شما دست دهد که همه متوجه نقطه ضعفهایتان هستند.
ممکن است گفتوگوی درونی شما شبیه نویسنده تاثیرگذار و باتجربه ما، خانم انلیس آستیل باشد:
وقتی در دانشگاه به عنوان دستیار آموزشی فعالیت میکردم، فکر میکردم همه مرا مسخره میکنند. درست است که در دوران تحصیلیم فردی موفق بودم اما این موضوع باعث نمیشد یک متخصص محسوب شوم! چگونه دانشجوها نمیتوانستند مرا جدی بگیرند؟
تنها چیزی که میتوانست برای مواجهه با این مشکل در اولین روز کلاسم به من کمک کند؛ توصیهای بود که به یکی از دوستانم که در موقعیت فعلی من قرار داشت، کرده بودم. ممکن است عجیب به نظر برسد اما وقتی با دوستانم صحبت میکردم راحتتر میتوانستم نقاط قوت خودم را تایید کنم و بهتر میتوانستم با تکیه بر این نکته که حتی اگر بینقص نباشی هم میتوانی کارهایت را به خوبی انجام دهی و به پایان برسانی، نقطه ضعفهای خودم را ببخشم.
در واقع با بررسی تحقیقاتی که راجع به خانمها در محل کارشان انجام شده است، چنین رویکردی منطقی به نظر میرسد. به طور کلی به نظر میرسد در گفتوگوهای اختصاصی، مردها به نسبت بانوان مذاکرهکنندههای بهتری باشند اما وقتی خانمها در حال گفتوگو برای افراد دیگر باشند، مذاکرهکنندههای بهتری هستند.
خانمها اغلب بیش از اینکه نگران خودشان باشند، نگران دیگران هستند و بیشتر از اینکه رابطههای کوتاهمدت برایشان ارزشمند باشد، رابطههای طولانیمدت برایشان مهم است. در نتیجه آنها بیشتر تمایل دارند که وقتی به دیگران توجه میکنند بهترینِ خودشان باشند نه زمانی که این تمرکز متوجه خودشان است (درواقع خودشان به خودشان توجه میکنند).
پس چگونه میشود از این موضوع استفاده کرد تا بتوان بر سندرم ایمپاستر غلبه کرد؟ فکر کنید که اگر کسی که به کمک شما نیاز دارد به خود و تواناییهایش شک کند، به او چه خواهید گفت؟ وانمود کنید دیگر خانمهایی که در محل کارتان هستند به شما به چشم یک مدیر و رهبر نگاه میکنند حتی اگر خیلی راجع به این موضوع مطمئن نیستید. در واقع این احتمال وجود دارد که خیلی از آنها از قبل چنین دیدی به شما داشته باشند. مسئولیت موفقیتهای خودتان را به گردن بگیرید تا بقیه خانمها نیز بدانند که میتوانند و باید بتوانند.