کارکنان به دلایل مختلف و متعددی از شغل خود استعفا میدهند. مثلا انتقالی گرفتن همسرشان به شهر دیگری، ماندن در خانه و بزرگ کردن بچهها، تغییر یا ترفیع شغل و ادامه تحصیل از دلایل ترک کار کارمندان است. اینها دلایلی هستند که کارفرما کمتر به آنها توجه میکند چرا که مسائل خصوصی زندگی و خارج از فضای کاری محسوب میشوند.
اما بیشتر دلایل ترک کار کارمندان، تحت کنترل کارفرما است. درحقیقت، تکتک عناصر در محیط کار، فرهنگ و محیط پیرامون تا ادراک کارکنان از شغلشان و فرصتهای شغلی همگی از جمله عواملی هستند که کارفرما رویشان تاثیر میگذارد و میتواند باعث ترک کار کارمندان بشود.
چطور بهترین کارکنان خود را حفظ کنید؟
بهترین راه برای حفظ بهترین کارکنان این است که با آنها همفکری کنید. اینکه آیا از کارشان راضی هستند؟ آیا نیازشان برای چالشهای کاری، احساس تعلق، پیشرفت و کار معنادار تامین شده است؟ آیا ارتباطات، حل مسئله، بازخورد و تاییدی که باید از رئیس خود بگیرند را دارند؟
برای حذف دلایل ترک کار کارمندان، باید بتوانید ارتباط نزدیکی با آنها برقرار کنید. اما مسئله حفظ کارکنان، موضوعی است که باید همیشه به آن توجه کنید. آیا سیستمها، فرایندها و الزامات موجود در شرکت به نفع کارکنان است؟ آیا آنها مهمترین نیاز کارکنان برای کار معنادار، مزایا و توانایی تاثیرگذاری روی کار و محیط کارشان را تامین میکنند؟ و مهمتر از همه، آیا کاری میکنند که کارکنان بخواهند بمانند و تمایلی به رفتن نداشته باشند؟
پیش از آنکه کارمندتان عنوان کند که قصد رفتن دارد، دلیل رفتنش را پیدا کنید. مطمئنا هرازگاهی فرصتها و شانسهای بزرگی برای کارکنان اتفاق میافتد. اما همیشه هم به این شکل نیست. همان فرصت بزرگ و عالی را در شرکت خود فراهم کنید و بدانید که آن فرصت مهم چیست تا بتوانید بهترین آنها را حفظ کرده و از دلایل ترک کار کارمندان جلوگیری کنید.
دلایل ترک کار کارمندان چیست؟
در ادامه ۱۰ مورد از دلایل ترک کار کارمندان را بیان میکنیم که با رعایت آنها میتواند از استعفای کارمندان خود جلوگیری کنید.
۱. رابطه با رئیس
دلیلی ندارد که کارکنان با رئیس خود دوست باشند اما باید ارتباط مناسبی بین آنها برقرار باشد. ارتباط با رئیس جز زندگی روزمره کاری آنها محسوب میشود. این رئیس است که جهت را تعیین کرده و بازخورد و نظر میدهد، وقتش را صرف جلسات تک نفره و خصوصی میکند و کارکنان را به سازمان بزرگتر وصل میکند.
داشتن یک رابطه سمی با دیگران از نظر کارکنان باعث تحلیل و تخریب مشارکت، اعتماد و تعهد کارکنان میشود. به استناد شواهد و مدارک، رئیس بد علت شماره یک استعفای کارکنان محسوب میشود.
۲. خستگی و فرسودگی شغلی
هیچ کس از خستگی، فرسودگی و سستی کار خوشش نمیآید. اگر کارمندی دارید که همانطور که باید به وظایفش عمل میکند، باید کمکش کنید تا شور و اشتیاق بیشتری پیدا کند. کارکنان به دنبال لذت بردن از کارشان هستند. آنها بیش از یک سوم روزشان را سر کار سپری میکنند، برای کار آماده میشوند و به محیط کار میروند.
ارتباط نزدیکی با کارکنان زیردست خود برقرار کنید تا مطمئن شوید که تمام کارکنان انگیزه و اشتیاق مشارکت، خلق و اجرا را دارند. در غیر اینصورت، کارفرمای دیگری که این کارها را انجام داده آنها را جذب خواهد کرد.
۳. ارتباط با همکاران
زمانی که کارمندی از شرکت شما میرود، تمام ایمیلهای خداحافظی که به همکاران خود میفرستد نشان میدهد که آنها برایش مهم بوده و دلش برایشان تنگ میشود. به همین دلیل میتوان گفت که همکارانی که کارمند شما با آنها تعامل داشته و باهم به شکل یک تیم کار میکردند، مولفههای مهمی در محیط کار کارمند محسوب میشوند.
نتایج پژوهشهای سازمان Gallup نشان میدهند که یکی از دوازده عاملی که نشان میدهد که آیا کارمندی از کارش راضی است یا خیر، داشتن یک دوست صمیمی در محیط کار است. ارتباط با همکاران باعث باقی ماندن در شغل میشود. تنها در صورتی در این ارتباطات دوستانه دخالت کنید که مشکلی ایجاد شده باشد و کارمند خودش نتواند آن را حل کند.
۴. فرصت استفاده از تواناییها و مهارتها
زمانی که کارکنان از مهارتها و تواناییهای مهم شغلیشان استفاده میکنند، حس غرور، موفقیت و اعتمادبهنفس خواهند داشت. آنها در فعالیتهایی که در آنها خوب هستند یا فعالیتهایی که مهارتها و تواناییهای آنها را پرورش میدهد شرکت میکنند.
کارکنان به دنبال توسعه و رشد مهارتهای خود هستند. اگر این امکان رشد در سازمان شما وجود نداشته باشد، جایی را خواهند یافت که این امکان در اختیارشان قرار بگیرد. این خود یک فرصت است؛ وقتی کارمندی میبیند که کارکردن در سازمان فعلی هیچ راه و مسیری به رشد و موفقیت ندارد، قطعا به دنبال جایی برای توسعه و پیشرفت شغلی یا ترفیع خواهد بود. حتما با کارکنان خود صحبت کنید و آرزوها و امیدهایشان را بشناسید. به آنها کمک کنید تا مسیر کاملا مشخص و تعریف شدهای برای دستیابی به این آرزوها داشته باشند.
۵. تاثیر کار آنها روی هدف سازمان
مدیران باید جلساتی با کارمندان زیردست خود داشته باشند و درباره ارتباط او و نقش و تاثیرات کلیدیاش روی برنامه تجاری و استراتژی کلی سازمان صحبت کنند. کارکنان باید احساس تعلق و وابستگی داشته باشند و اینکه بدانند کارشان بیارزش نیست. آنها باید احساس کنند که در تصویر بزرگتر سازمان اهمیت دارند.
بیشتر مدیران فرض میکنند که مسائل مربوط به چشمانداز، رسالت و طرح کلی سازمان از سوی کارکنان اجرایی انجام میشوند، اما این فرض اشتباه است. کارمندان برای درک و پیوند دادن شغل خود به تصویر بزرگتر سازمان به کمک شما (مدیران) احتیاج دارند. اگر آنها بخشی از این تصویر بزرگتر نباشند، مطمئنا از دستشان خواهید داد.
۶. استقلال و خودمختاری در کار
سازمانها از توانمندسازی، استقلال و خودمختاری حرف میزنند اما اینها چیزهایی نیستند که بتوانید برای آنها انجام داده یا به آنها بدهید. اینها خصوصیات و ویژگیهایی هستند که کارکنان باید داشته باشند. این شما هستید که مسئول ایجاد محیطهای کاری هستید که این امکان را به آنها بدهد. مسئولیت انجامش هم با کارکنان است.
مشاور یکی از سازمانها به اصول Oz در رویداد شرکتها اشاره میکند. او میگوید که با ایجاد فرهنگ پاسخگویی و مسئولیتپذیری، باعث توانمندی کارکنانتان میشوید چرا که کارکنان مسئولیتی پذیرفته و آن را انجام میدهند. اگر این کارها را نکنید، بهترین کارکنانتان جلوی چشمتان نامه استعفا را مینویسند و تحویل میدهند.
۷. معنادار بودن شغل کارکنان
کارکنان به دنبال انجام کار متفاوتی هستند، نه یک کار معمولی بیهدف یا تبادلی. اما مدیران باید به کارکنان کمک کنند تا تاثیر کارشان روی اجرای وظایفی را ببینند که تفاوتی در دنیا ایجاد میکنند چرا که خودشان به تنهایی نمیتوانند از کارهای عادی و روزمره خود فراتر بروند.
معناداری و ارزش بعضی کارها مثل پژوهشهای سرطانی، غذا دادن به گرسنگان، نجات جان حیوانات، تشخیص و درمان بیماری، تولید شیر یا محصولات کشاورزی کاملا مشخص است، اما این معناداری و ارزشمند بودن باید در کار همه دیده شود. به کارکنان کمک کنید که معنای کارشان را پیدا کنند، در غیر این صورت سراغ کارفرمایی خواهند رفت که این معناداری را به آنها نشان دهد.
۸. آگاهی از ثبات مالی سازمان
ناپایداری مالی، عدم فروش، اخراج یا کاهش ساعات کاری، پرداخت نکردن حقوق، استخدام نکردن، وجود رقبای موفق، حملات مطبوعاتی، تغییر و جابجایی کارکنان، ادغام شرکتها، همگی باهم باعث ایجاد حس بیثباتی و بیاعتمادی در کارمندان شده و از دلایل ترک کار کارمندان محسوب میشود.
کارمندان نگران به دنبال رفتن هستند. به همین دلیل کوچکترین تغییرات رخ داده و تغییرات بالقوه و احتمالی را برای آنها مشخص کنید.
کارکنان را از ریز جزئیات کارها آگاه کنید و به آنها بگویید که برنامه سازمان برای باقی ماندن در میدان رقابت در آینده چیست. همچنین اتفاقات بد را حتما به آنها گزارش دهید.
اما مهمترین مسئله در فرایند آگاهسازی، اعتماد کارکنان و جلب احترامشان به تیم مدیریت است. اگر به دستور، جهت و تصمیم گیری شما احترام بگذارند، با شما خواهند ماند. اما اگر به این موارد احترام نگذارند، شرکت را ترک میکنند. درنهایت، آنها برای ثبات مالی خود و خانوادهشان، درباره ماندن یا رفتن تصمیم میگیرند.
۹. فرهنگ سازمانی
شاید فرهنگ سازمانی در ابتدای فهرست انتخابهای کارکنان نباشد اما این فرهنگ است که برای کارکنان تفاوت ایجاد میکند. آیا سازمانتان به کارکنان خود احترام گذاشته و قدرشان را میداند و آیا به آنها پاداش، حقوق و مزایایی پرداخت کرده است که نشانه احترام و توجه باشد؟
آیا محیط کار سازمانتان باعث رضایت و مشارکت کارکنان میشود؟ آیا رویدادها و مراسم، مهمانیها و اقدامات گروهی در سازمانتان دارید که این حس به کارکنانتان منتقل شود که در جای خوبی کار میکنند؟
کارکنان قدردان محیط کاری هستند که ارتباطات شفاف در آن برقرار است، مدیریت در دسترس باشد، مدیران اجرایی قابل احترام بوده و هدف سازمان واضح و شفاف باشد. فرهنگ سازمانی هم میتواند از دلایل ترک کار کارمندان باشد که باعث حفظ یا خروج آنها میشود.
۱۰. به رسمت شناختن عملکرد شغلی
با توجه به نظر بعضی از کارشناسان، به رسمیت شناختن کارکنان و عملکرد شغلی آنها در ابتدای فهرست دلایل ترک کار کارمندان قرار میگیرد، اما بر اساس نظرسنجی که انجمن مدیریت منابع انسانی (SHRM) از کارکنان انجام داده، به رسمیت شناختن کارمندان از دغدغههای اصلی و اولیه کارکنان نیست. هرچند به رسمیت شناخته شدن و تایید شدن اهمیت دارد، اما از دغدغههای اصلی کارمندان محسوب نمیشود.
به رسمیت نشناختن روی بسیاری از عوامل بالا به خصوص فرهنگ تاثیر میگذارد، اما عامل تعیین کنندهای در دلایل ترک کار کارمندان و استعفای آنها نخواهد بود. برای حفظ کارکنانتان حتما آنها را به رسمیت بشناسید. اما این ظاهر کار است، مهم باطن و داخل کار است؛ بنابراین اگر میخواهید بهترین کارکنانتان در سازمان باقی بمانند به عوامل مهمتر بیشتر توجه کنید.
اگر این ده مورد را در سازمان خود اجرا کنید، میزان تغییر و جابجایی کارکنان کاهش پیدا میکند و بهترین کارکنانتان در سازمان باقی خواهند ماند. در غیر این صورت، هر روز کارمند تازهای از شرکت خواهد رفت و هر روز باید مهمانی خداحافظی برای آنها بگیرید. استخدام کارمند جدید هم هزینه بسیاری دارد. پس بهتر نیست که هر کاری که از دستتان برمیآید را انجام دهید تا کارکنانی که روزی به سختی و با زحمت زیاد استخدام کردهاید را حفظ کنید؟